خوش آموز درخت تو گر بار دانش بگیرد، به زیر آوری چرخ نیلوفری را


ترجمۀ کتاب روش ساده ترک سیگار نوشتۀ آلن کار : مقدمه (2)

ترجمۀ کتاب روش ساده ترک سیگار نوشتۀ آلن کار : مقدمه (2)
نویسنده : امیر انصاری
من اولین نسخه کتاب را به سیگاری هایی اختصاص دادم که نتوانستم درمانشان کنم. ملاک محاسبه این نرخ شکست ما بر اساس تضمین بازگشت پولی است که به مشتریانمان داده بودیم. این را هم بدانید که نرخ شکست کلینیک های ما در سطح جهان زیر 5 درصد می باشد. این مساله به این معنا می باشد که 95 درصد از مشتریان ما موفق به ترک سیگار شده اند.

سیستم یکپارچۀ سازمانی راهکار



با وجود اینکه من می دانستم که چیز حیرت آوری را کشف کرده ام، اما هرگز در بهترین رویاهایم هم تصور نمی کردم که به این نرخ موفقیت برسیم. شما ممکن است با خودتان استدلال کنید که من اگر واقعاً می توانستم جهان سیگار را درمان کنم، باید انتظار می رفت تا به موفقیت 100 درصدی برسم. نه، من هرگز انتظار نداشتم که به موفقیت 100 درصدی برسم.

آنچیزی که من فکر می کنم اتفاق افتاده، این مساله بود که یک بار رمز و راز تلۀ سیگار را توضیح دادم و طلسم توهّمات زیر را باطل کردم:

  • سیگاری ها از کشیدن سیگار لذّت می برند.
  • سیگاری ها سیگار کشیدن را انتخاب می کنند.
  • سیگار کشیدن باعث کاهش خستگی و استرس می شود.
  • سیگار کشیدن به تمرکز و آرامش کمک می کند.
  • سیگار کشیدن یک عادت است.
  • ترک سیگار نیاز به اراده دارد.
  • یک فرد سیگاری همیشه سیگاری می ماند.
  • گفتن اینکه سیگار شما را می کشد به آنها کمک می کند تا سیگار را ترک کنند.
  • جایگزین ها، به ویژه جایگزین های نیکوتینی، به ترک سیگار کمک می کنند.

به ویژه، هنگامی که طلسم این توهم را شکستم که ترک سیگار مشکل است و برای ترک سیگار باید وارد یک دورۀ گذار توأم با بدبختی شوید، من ساده لوحانه فکر می کردم که بقیه مردم جهان نیز می توانند این نور را ببینند و روش من را خواهند پذیرفت.

من تصور می کردم که دشمن اصلی من در این راه صنعت دخانیات می باشد. اما شگفت آور است که بدانید بزرگترین دشمنان من در این مسیر، موسسات و نهادهایی بودند که من تصور داشتم دوست من هستند: رسانه ها، دولت، موسسات ترک سیگار، متخصصان پزشکی و ... دشمنان اصلی من در این مسیر بودند.

شاید شما فیلم "خواهر کِنی" (Sister Kenny) را دیده باشید. اگر هم ندیده باشید، داستان این فیلم در مورد هنگامی بود که بیماری فلج اطفال به شدت جامعه را آزار می داد. من به وضوح به خاطر می آورم که ترسی که آن موقع از واژۀ بچه دار شدن داشتیم دقیقاً مشابه ترسی است که امروزه از واژه سرطان داریم. تاثیر فلج اطفال تنها بی حس کردن دست و پا نیست، بلکه شکل طبیعی اندامها را نیز منحرف می کند. راه حل پزشکی برای جلوگیری از این انحراف اندامها این بود که اندامهای بدن انسان را در آهن قرار می دادند تا جلوی منحرف شدنشان را بگیرد. نتیجه این بیماری این می شد که برای همیشه فلج می شدید.

خواهر کِنی معتقد بود که آهن ها مانع بهبودی بیمارها می شوند و هزاران بار اثبات کرد که ماهیچه ها می توانند با آموزش دادن بهبود پیدا کنند و کودکان قادر به راه رفتن شوند. با این حال، خواهر کِنی یک دکتر نبود و فقط یک پرستار بود. او چگونه می توانست در بین این همه پزشک واجد شرایط جرأت اظهار نظر داشته باشد؟ این که خواهر کِنی راه حل این مشکل را پیدا کرده بود و همینطور اینکه اثبات کرده بود که روشش جواب می دهد، هیچ اهمیتی برای بقیه نداشت. بچه هایی که با روش خواهر کِنی درمان شده بودند می دانستند که او درست می گوید، همینطور پدر و مادر آن بچه ها خواهر کِنی را باور کرده بودند، اما قوانین مصوب و پزشکان خواهر کنی را از این کار منع کردند. البته این مساله بیست سال بعد توسط جامعه پزشکی تایید شد، خواهر کنی درست بیست سال قبل از اینکه جامعه پزشکی به این مساله برسد به تجربه آن را کشف کرده بود.

من این فیلم را سالها قبل از اینکه "روش ساده ترک سیگار" را کشف کنم دیده بودم، فیلم بسیار جالبی بود و بدون شک عنصری از حقیقت در آن وجود داشت. البته به همان اندازه هم مشخص بود که هالیوود در آن بزرگنمایی های زیادی کرده بود تا فیلم برای مخاطبان جذابتر به نظر برسد. خواهر کنی قطعاً نمی توانست چیزی را کشف کند که دانش پزشکی موفق به کشف آن نشود. و البته قطعاً متخصصان علم پزشکی شبیه آن دایناسورهایی نیستند که در فیلم به تصویر کشیده شده بودند. چگونه ممکن است این متخصصان چیزی را که با چشمشان می بینند و نتیجه اش را درک می کنند، با بیست سال تاخیر بپذیرند؟

آنها می گویند که واقعیت بیگانه تر از داستان است، البته من از بابت اینکه سازندگان فیلم خواهر کنی را به داستان سرایی متهم کردم پوزش می خواهم. حتی با وجود اینکه الان عصر روشنگری و عصر ارتباطات نامیده می شود، بعد از چهارده سال، حتی با وجود دسترسی داشتن به تجهیزات ارتباطی مدرن، من موفق نشدم پیامم را به سراسر جهان برسانم. اینجا می خواهم یک چیزی را به شما اثبات کنم و آن اینکه، تنها دلیلی که الان دارید این کتاب را می خوانید اینست که یکی از سیگاری های قدیمی و البته غیر سیگاری های حال حاضر، خواندن این کتاب را به شما پیشنهاد کرده است. به خاطر داشته باشید که من بنگاه مالی قدرتمندی ندارم، مثل خواهر کنی من هم یک فرد تنها هستم. درست مثل خواهر کنی، تنها دلیل شهرت من اینست که روش من جواب داده است و کار می کند. در حال حاضر در جهان من را به عنوان یک معلم درجه یک که در ترک سیگار به مردم کمک می کند می شناسند. من هم مثل خواهر کنی خودم را اثبات کرده ام. درست مثل خواهر کنی که مخالف روش بستن آهن به دست و پای بیماران بود، من هم مخالف بسیاری از روش های رایج ترک سیگار هستم.

ادامه مقدمه در بخش بعدی ...


قبلی : ترجمۀ کتاب روش ساده ترک سیگار نوشتۀ آلن کار : مقدمه (1)

بعدی : ترجمۀ کتاب روش ساده ترک سیگار نوشتۀ آلن کار : مقدمه (3)

نمایش دیدگاه ها (0 دیدگاه)

دیدگاه خود را ثبت کنید:

انتخاب تصویر ویرایش حذف
توجه! حداکثر حجم مجاز برای تصویر 500 کیلوبایت می باشد.