خوش آموز درخت تو گر بار دانش بگیرد، به زیر آوری چرخ نیلوفری را


book 4000 essential english words 1 - Unit 13 - Word List & Exercise

book 4000 essential english words 1 - Unit 13 - Word List & Exercise
در این مطلب، ترجمه لغات Unit 13 را خواهید دید و پس از مشاهده لغات، به سراغ سوالات تمرینی این Unit رفته و بدان ها پاسخ دهید و در آخر جوابهای خودتان را با پاسخ نامه انتهای مطلب مقایسه کنید.

نرم افزار سامانه مودیان راهکار




4000 essential english words

blood
Blood is the red liquid in your body.
-►I cut my finger and got blood on my shirt.

خون
خون، مایعی قرمز در بدنتان است.
انگشتم را بریدم و پیرهنم خونی شد.

burn
To burn something is to set it on fire.
-►I burned some wood in the camp fire.

سوختن
به معنی آتش زدن چیزی است.
در آتش اردوگاه مقداری چوب سوزاندم.

Cell
A cell is a small room where a person is locked in.
-►The jail cell was very small.

سلول
سلول اتاقیست کوچک که شخصی در آن محبوس است.
سلول زندان خیلی کوچک بود.


contain
To contain something is to have it inside.
-►The mailbox contained a letter.

دارا بودن، حاوی بودن
حاوی چیزی به معنی داشتن آن درونش است.
میل باکس حاوی یک نامه(ایمیل) بود.

correct
To be correct is to be right.
-►All of my answers on the test were correct.

صحیح
صحیح بودن به معنی درست بودن است.
تمام جوابهایم در آزمون درست بود.

crop
A crop is food that a farmer grows.
-►Wheat is a crop that is made into bread.

محصول
محصول، غذایی است که کشاورز می کارد.
گندم محصولی که به نان تبدیل می شود.

demand
To demand something is to say strongly that you want it.
-►The workers demanded to be paid more money

تقاضا
تقاضا یعنی بگویید که قویا خواستار چیزی هستید.
کارگران خواستار پرداخت پول بیشتر شدند.

equal
To be equal is to be the same.
-► Both students are equal in age.

گوینده
برابر بودن همان یکسان بودن است.
به لحاظ سنی هر دو دانش آموز برابر هستند.

feed
To feed is to give food.
-►Mother feeds my baby brother everyday.

غذا دادن
به معنی غذا دادن است.
مادر هر روز برادر نوازدم غذا می دهد.

hole
A hole is an opening in something.
-►The man was going to jump into the hole in the ice.

حفره، سوراخ
سوراخ، منفذی در چیزی است.
مرد قصد پریدن به حفره یخ را داشت.

4000 essential english words

increase
To increase something is to make it larger or more.
-►They’ve increased the price of gas by 15 cents!

افزایش
افزایش چیزی یعنی بزرگتر یا بیشتر کردنش است.
آنها قیمت بنزین را 15 سنت افزایش دادند.

lord
Long ago, a lord was a man in charge of a town.
-►The lord of the town was not kind.

لرد، ارباب
مدت ها قبل، لرد مردی بود که مسئول یک شهر بود.
حاکم شهر مهربان نبود.

owe
To owe is to have to pay or give back something received from another.
-►I owed him twenty dollars, so I paid him back.

بدهکار بودن
بدهکاری یعنی پرداخت یا پس دادن چیزی که از شخصی دیگر گرفته اید.
من 20 دلار به او بدهکار بودم بنابراین به وی پرداختش کردم.

position
A position is the way something is placed.
-►How can you sit in that position?

موقعیت
نحوه قرار گرفتن چیزی است.
چگونه می توانی در آن موقعیت بشینی؟

raise
To raise something is to lift it up.
-►We had to work together to raise the last piece.

بلند کردن، بالا بردن
بالا بردن چیزی به معنی بلند کردن آن است.
ما مجبور شدیم با یکدیگر کنیم تا آخرین قطعه را بالا ببریم.

responsible
If a person is responsible, they do the right things.
-►I try to be responsible and save money.

مسئولیت پذیر
اگر کسی مسئولیت پذیر است، کارهای درست را انجام می دهد.
سعی می کنم مسئولیت پذیر باشم و پول پس انداز کنم

sight
A sight is something interesting to see.
-►I saw the pyramids of Egypt. What a sight!

منظره
منظره دیدن چیزی جالب است.
من اهرام مصر را دیدم. چه منظره ای

spot
A spot is a place where something happens.
-► The kitchen is a good spot to eat meals.

مکان، محل، جا
مکان جاییست که چیزی در آن رخ می دهد.
آشپزخانه جای خوبی برای خوردن غذا است.

structure
A structure is a building.
-►They just built a beautiful new structure downtown.

ساختار
ساختار یک ساختمان است.
آنها یک ساختمان جدید و زیبا در مرکز شهر ساخته اند.

whole
Whole means all of something.
-►I ate the whole pie. We don’t have any more.

کل
کل به معنی تمام چیزی است.
من کل پای را خوردم. دیگر نداریم

4000 essential english words
4000 essential english words
4000 essential english words
4000 essential english words

نمایش دیدگاه ها (0 دیدگاه)

دیدگاه خود را ثبت کنید:

انتخاب تصویر ویرایش حذف
توجه! حداکثر حجم مجاز برای تصویر 500 کیلوبایت می باشد.