خوش آموز درخت تو گر بار دانش بگیرد، به زیر آوری چرخ نیلوفری را
book 4000 essential english words 1 - Unit 16 - Story & reading comprehension
Adams County’s Gold
گنج شهرستان آدامز
Adams Academy was a good school. Boys lived there and took classes. Tom worked hard all week. On a spring Saturday, he wanted to do something fun! He asked his friend Jeff to go to the movie theater. “Sorry,” Jeff answered. “I’m going to a concert.”
آکادمی آدامز مدرسه خوبی بود. پسراها در آنجا زندگی می کردند و دوره می گذراندند. تام کل هفته سخت کار می کرد. در یک یکشنبه بهاری،او قصد داشت کاری سرگرم کننده انجام دهد.او از دوستش جف خواست که به سالن سینما برود. جف پاسخ داد: متاسفم من به کنسرت می روم.
So Tom asked Joe to go to the movies. But Joe’s soccer team had a game.
پس تام از جو خواست که به سینما بروند. ولی تیم فوتبال جو یک بازی داشت.
Next, Tom went down the hall to Brad’s room. Brad was reading a very large old book. “Hi, Brad,” Tom said. “Are you reading a dictionary? It looks ancient.”
بعد، تام از سالن به طرف اتاق برد رفت. برد در حال خواندن کتابی بسیار بزرگ و قدیمی بود. تام گفت: سلام برد. آیا در حال خواندن دیکشنری هستی؟ به نظر قدیمی می رسد.
“No. This is called The Wealth of Adams County. It’s about hidden gold in Adams County. It’s more than a century old. It was published in 1870! Look, it even has the original cover on it.”
نا اسم کتاب ثروت شهرستان آدامز است.این در مورد ثروت پنهان در شهرستان آدامز است.بیش از یک قرن قدمت دارد. در سال 1870 منتشر شد! نگاه کن، حتی جلد اصلی اش را دارد.
Tom asked, “Where did you get it?”
تام پرسید: از کجا بدستش آوردی؟ تام جواب داد: برای دوست پدرم است. او آقای خوبی و افسر ارتش است.
“It’s from my dad’s friend. He is a nice gentleman, an officer in the army,” answered Brad.
“The gold doesn’t really exist, does it?” Tom asked.
تام پرسید: طلا واقعا وجود ندارد مگه نه؟ نمی دانم. شاید. سرنخ هایی از آن در این کتاب هست. بیا پیداش کنیم.به دنبال طلا سرگرم کننده به نظر می رسید.
“I don’t know, but maybe! There are clues to it in this book. Let’s find it!” Looking for gold sounded like fun..
The first clue was to find a flat tree underground. “It must be in the forest,” Tom said.
نخستین سرنخ یافتن یک درخت صاف زیرزمین بود. تام گفت: این باید در جنگل باشد.
Brad said, “The flat tree could be a board under the dirt. It could cover the gold.”
برد گفت: درخت صاف می تواند تخته ای در زیر خاک باشد. می تواند طلا را بپوشاند.
Tom and Brad dug in the dirt all morning.
تام و برد تمام صبح خاک را کندند. فرآیند جستجوی طلا آنها را گرسنه کرد. آماده بودند (کار را) برای ناهار خوردن متوقف کنند.
The process of looking for gold made them hungry. They were ready to stop for lunch.
But then Brad hit something hard. It was a board!
Brad pounded on the board until it broke.
ولی بعد برد به چیز سفتی ضربه زد. یک تخته بود! برد تخته را کوبید تا شکست.
There was a small hole under it. “Look!” He held up a gold coin.
زیرش سوراخ کوچکی وجود داشت. نگاه کن! او یک سکه را بالا گرفت. تام کاغذی در سوراخ دید. برد، چیزهای بیشتری هست. این نقشه بقیه گنج است. برند لبخندی زد. بریم! و آنها برای پیدا کردن ثروت شهرستان آدامز شتافتند.
Tom saw a piece of paper in the hole. “Brad, there’s more. It’s a map to the rest of the gold!” Brad smiled. “Let’s go!” And they hurried to find the wealth of Adams County.
نمایش دیدگاه ها (0 دیدگاه)
دیدگاه خود را ثبت کنید: