خوش آموز درخت تو گر بار دانش بگیرد، به زیر آوری چرخ نیلوفری را
آیا می توانید معمای پل و زامبی ها را حل کنید؟
در این فیلم آموزشی یک معمای خیلی جالب علمی برای شما مطرح می شود. هر چند پاسخ معما در انتهای فیلم داده می شود، اما در فیلم توصیه شده است که قبل از دیدن پاسخ ابتدا فیلم را متوقف کنید و سعی کنید تا خودتان معما را حل کنید. حالا به پاسخ صحیح نگاه کنید و میزان IQ خودتان را بسنجید.
متن زیر نویس فیلم :
کارآموزی در این آزمایشگاه دور افتاده
شاید بهترین ایده نباشد.
کشیدن این اهرم با علامت خطر مرگ برای
اینکه ببیند چه خبره،
شاید باز هم ایده خوبی نبوده،
اما الان زمان افسوس خوردن نیست
زیرا شما باید از این زامبیها تندرو
(موجودات افسانهای نمردنی) سریعا فرار کنید.
با شما یک نظافتچی، یک دستیار آزمایشگاه،
و یک پرفسور پیر هستند.
شما به عنوان سرگروه انتخاب شدی،
ولی تنها یک راه ایمن وجود دارد:
از روی پل طنابی قدیمی که
روی پرتگاه عمیقی بسته شده عبور کنید .
شما میتوانید در یک دقیقه این فاصله را طی کنید.
در حالی که دستیار آزمایشگاه این را دو دقیقه طی میکند.
نظافتچی کمی آهسته تر هست و پنج دقیقه نیاز دارد،
و پروفسور ۱۰ دقیقه کامل نیاز دارد،
تا طناب را در هر قدمش نگه دارد.
با محاسبه پروفسور،
زامبیها ظرف ۱۷ دقیقه به شما خواهند رسید،
خُب شما تنها همین وقت را دارید
تا همه را از پل طنابی عبور داده و آن را قطع کنید.
متاسفانه، همزمان دونفر از روی پل میتوانند عبور کنند.
و بدتر از آن،
هوا خیلی تاریک هست و به سختی میتوان دید،
و چراغ دستی قدیمی را که دستت بگیری،
تنها چند قدم را میتوان دید.
آیا میتوانید راهی برای فرار همه سر وقت پیدا کنید؟
به خاطر داشته باشید: بیشتر از دو نفر نمیتوانند
با هم از پل عبور کنند،
هر کسی که از پل رد میشود یا باید چراغدستی را دستش بگیرد
و یا بغل دست کسی باشد که چراغ در دستش هست،
و هر یک از شما میتوانید در تاریکی در هریک
از دو طرف پل ایمن منتظر بمانید.
مهم تر از همه، همه باید از پل ایمن عبور کنند
قبل از اینکه زامبیها برسند.
در غیراینصورت، اولین زامبی میتوانند روی پل قدم بگذارد
در حالی که هنوز افراد روی پل هستند.
و در آخر، هیچ کلکی هم نمیشود زد.
نمیتوانید تاب بخورید و از روی پل عبور کنید،
از پل به عنوان قایق نمیتوانید استفاده کنید،
با زامبیها هم نمیتوانید دوست شوید.
حالا فیلم را نگه دارید
اگر میخواهید خودتان بفهمید!
پاسخ در : ۳
پاسخ در : ۲
پاسخ در : ۱
در ابتدا به نظر میرسد که
مهم نیست چه کاری انجام می دهید
شما تنها یکی دو دقیقه وقت کم دارید،
اما راه حلی هست.
کلید کار این هست که هدر وقت را با دو نفری
که آهسته راه میروند به حداقل برسانید
جوری که هر دو با هم از پل عبور کنند.
وچون نیاز دارید که با چراغ دستی
چند بار رفت و برگشت کنید،
میخواهید سریعترین افراد آماده باشند.
بنابراین، شما و دستیار آزمایشگاه با چراغ دستی
سریع از روی پل عبور میکنید،
با اینکه شما باید کمی آهسته بروید
تا با او هم قدم شوید.
بعد از دو دقیقه، هر دو شما رد شدید،
و شما که سریعترین هستید،
با چراغدستی برمیگردید.
حالا فقط ۳ دقیقه گذشته.
خیلی خوبه.
حالا بخش سخت کار.
پروفسور و نظافتچی با چراغ دستی
از پل عبور میکنند.
این ده دقیقه طول میکشد
و نظافتچی باید آهسته کند تا با پروفسور پیرهم قدم شود
پروفسور دائم زیر لب غرغر می کند
که نباید به زامبیها توانایی دیدن درشب می داد.
پس از اینکه آنها از پل عبور میکنند،
فقط ۴ دقیقه وقت دارند،
و هنوز کسی را در طرف دیگر پل دارند.
اما به خاطر داشته باشید، دستیار آزمایشگاه
طرف دیگر پل هست،
و او دومی فرد سریع این گروه هست.
او چراغ دستی را از پروفسور میگیرد
و به طرف دیگر پل میدود.
حالا شما فقط در دو دقیقه باقیمانده از پل عبور می کنید.
همینکه به آن طرف تنگه میرسید،
میتوانید طناب را ببرید و پل را پشت سرتان خراب کنید،
درست سر وقت.
شاید تابستان آینده
شما فقط در کتابخانه بمانید.
کارآموزی در این آزمایشگاه دور افتاده
شاید بهترین ایده نباشد.
کشیدن این اهرم با علامت خطر مرگ برای
اینکه ببیند چه خبره،
شاید باز هم ایده خوبی نبوده،
اما الان زمان افسوس خوردن نیست
زیرا شما باید از این زامبیها تندرو
(موجودات افسانهای نمردنی) سریعا فرار کنید.
با شما یک نظافتچی، یک دستیار آزمایشگاه،
و یک پرفسور پیر هستند.
شما به عنوان سرگروه انتخاب شدی،
ولی تنها یک راه ایمن وجود دارد:
از روی پل طنابی قدیمی که
روی پرتگاه عمیقی بسته شده عبور کنید .
شما میتوانید در یک دقیقه این فاصله را طی کنید.
در حالی که دستیار آزمایشگاه این را دو دقیقه طی میکند.
نظافتچی کمی آهسته تر هست و پنج دقیقه نیاز دارد،
و پروفسور ۱۰ دقیقه کامل نیاز دارد،
تا طناب را در هر قدمش نگه دارد.
با محاسبه پروفسور،
زامبیها ظرف ۱۷ دقیقه به شما خواهند رسید،
خُب شما تنها همین وقت را دارید
تا همه را از پل طنابی عبور داده و آن را قطع کنید.
متاسفانه، همزمان دونفر از روی پل میتوانند عبور کنند.
و بدتر از آن،
هوا خیلی تاریک هست و به سختی میتوان دید،
و چراغ دستی قدیمی را که دستت بگیری،
تنها چند قدم را میتوان دید.
آیا میتوانید راهی برای فرار همه سر وقت پیدا کنید؟
به خاطر داشته باشید: بیشتر از دو نفر نمیتوانند
با هم از پل عبور کنند،
هر کسی که از پل رد میشود یا باید چراغدستی را دستش بگیرد
و یا بغل دست کسی باشد که چراغ در دستش هست،
و هر یک از شما میتوانید در تاریکی در هریک
از دو طرف پل ایمن منتظر بمانید.
مهم تر از همه، همه باید از پل ایمن عبور کنند
قبل از اینکه زامبیها برسند.
در غیراینصورت، اولین زامبی میتوانند روی پل قدم بگذارد
در حالی که هنوز افراد روی پل هستند.
و در آخر، هیچ کلکی هم نمیشود زد.
نمیتوانید تاب بخورید و از روی پل عبور کنید،
از پل به عنوان قایق نمیتوانید استفاده کنید،
با زامبیها هم نمیتوانید دوست شوید.
حالا فیلم را نگه دارید
اگر میخواهید خودتان بفهمید!
پاسخ در : ۳
پاسخ در : ۲
پاسخ در : ۱
در ابتدا به نظر میرسد که
مهم نیست چه کاری انجام می دهید
شما تنها یکی دو دقیقه وقت کم دارید،
اما راه حلی هست.
کلید کار این هست که هدر وقت را با دو نفری
که آهسته راه میروند به حداقل برسانید
جوری که هر دو با هم از پل عبور کنند.
وچون نیاز دارید که با چراغ دستی
چند بار رفت و برگشت کنید،
میخواهید سریعترین افراد آماده باشند.
بنابراین، شما و دستیار آزمایشگاه با چراغ دستی
سریع از روی پل عبور میکنید،
با اینکه شما باید کمی آهسته بروید
تا با او هم قدم شوید.
بعد از دو دقیقه، هر دو شما رد شدید،
و شما که سریعترین هستید،
با چراغدستی برمیگردید.
حالا فقط ۳ دقیقه گذشته.
خیلی خوبه.
حالا بخش سخت کار.
پروفسور و نظافتچی با چراغ دستی
از پل عبور میکنند.
این ده دقیقه طول میکشد
و نظافتچی باید آهسته کند تا با پروفسور پیرهم قدم شود
پروفسور دائم زیر لب غرغر می کند
که نباید به زامبیها توانایی دیدن درشب می داد.
پس از اینکه آنها از پل عبور میکنند،
فقط ۴ دقیقه وقت دارند،
و هنوز کسی را در طرف دیگر پل دارند.
اما به خاطر داشته باشید، دستیار آزمایشگاه
طرف دیگر پل هست،
و او دومی فرد سریع این گروه هست.
او چراغ دستی را از پروفسور میگیرد
و به طرف دیگر پل میدود.
حالا شما فقط در دو دقیقه باقیمانده از پل عبور می کنید.
همینکه به آن طرف تنگه میرسید،
میتوانید طناب را ببرید و پل را پشت سرتان خراب کنید،
درست سر وقت.
شاید تابستان آینده
شما فقط در کتابخانه بمانید.
نمایش دیدگاه ها (1 دیدگاه)
دیدگاه خود را ثبت کنید: