خوش آموز درخت تو گر بار دانش بگیرد، به زیر آوری چرخ نیلوفری را


اهداف مدیریت تولید

اهداف مدیریت تولید
در این مقاله سعی داریم اهداف مدیریت تولید را بازگو کنیم. اما قبل از آنکه وارد موضوع شویم، فراموش نکنید که همواره با تولید محصول رو به رو نیستیم، گاهی سازمان ها خدماتی هستند، پس اگر به این شکل به قضیه نگاه کنیم، موضوع بسط می یابد و شامل مدیریت خدمات نیز می گردد. بدون شک پیش نیاز درک اینکه اهداف تولید کالا و خدمات چه می باشند، اینست که با خود موضوع تولید آشنا باشیم و درک صحیحی از آن داشته باشیم. اگر بخواهیم نگاهی تاریخی به موضوع بیندازیم، سرآغاز تولید هر محصولی، این بوده است که نیازی به آن در فرد یا در جامعه احساس شده است. همواره عده ای از این نیازها سرسری عبور کرده اند و با دم دستی ترین چیز، سعی بر حل مسئله داشتند، اما همواره بوده اند افرادی که مبتکرانه و اندیشمندانه قضایا را نگاه کرده اند و همیشه به دنبال بهترین راه حل ممکن جهت رفع نیاز رفته اند. هر کالا یا خدماتی هم که امروزه می بینیم و از آن بهره می جوییم، نتیجۀ کار فکری و متعاقب آن کار فیزیکی این افراد بوده است. برای درک بهتر از موضوع یکی از نیازهای اجتماعی بشر را با هم مرور می کنیم. برای اینکه با خود موضوع تولید و عملیات بیشتر آشنا گردید، پیشنهاد ما به شما استفاده از دورۀ آموزش مدیریت تولید و عملیات می باشد.


از همان اوایلی که بشر زندگی اجتماعی را در گروه های کوچک آغاز کرد و سپس جمعیت این گروه ها مدام رو به افزایش گذاشت تا به جوامع امروزی برسد، یکی از نیازهای اساسی این بود که افراد جامعه نیاز داشتند با یکدیگر ارتباط برقرار کنند، از وسایل ارتباطی آغازین که امروزه ما از آن مطلع هستیم می توان به پیام رسانی با دود آتش اشاره کرد. در ادامه بشر توانست پرندگانی همچون کبوتر و باز و شاهین را برای پیام رسانی تربیت کند. به خدمت گرفتن اسبان و وجود چاپارها در ایران خودمان هم پاسخ دیگری بود که به این نیاز به ارتباط داده شد. تا نوبت به انقلاب صنعتی و تلگراف و تلفن و سپس موبایل و اینترنت و ماهواره و ... رسید. در واقع تمامی این سلسله اختراع ها در پاسخ به همان نیاز اساسی انسان که نیاز به ارتباط بین افراد جامعه می باشد، تولید شده اند. اگر با این دید نگاه کنیم، می توانیم یک تصویر کلی از اهداف اصلی مدیریت تولید را پیش روی چشمانمان ترسیم کنیم. بدون شک هدف اصلی مدیریت تولید پاسخ به یک نیاز موجود در جامعه است. و البته پاسخ شایسته و بایسته دادن به این نیاز حائز اهمیت فراوان است. البته در ادامه خواهیم دید که همین تصویر کلی ما را به چه جزییات دیگری مرتبط می سازد و چگونه این تصویر کلی شاخ و برگ می یابد و همچون دانه ای در مسیر رشدش، تبدیل به درختی تنومند می گردد.

اهداف مدیریت تولید

اهداف مدیریت تولید: پاسخ بهینه به یک نیاز موجود در جامعه


همانطور که در مقدمۀ این مقاله مطرح ساختیم، سرآغاز و منشأ تولید، نیازهای بشری ما می باشند که همواره در طول تاریخ وجود داشته و در ادامه هم قطعاً وجود خواهند داشت. البته امروزه برخی معتقدند که باید نیازی را در جامعه ایجاد کرد و بعد از اینکه جامعه به آن موضوع احساس نیاز پیدا کرد، شروع به تولید محصولی برای رفع آن نیاز کرد. هر چند این هم یک دیدگاهی است، اما به شخصه معتقدم که چنین چیزی در ذات خودش محال است، در واقع به هر کدام از محصولات و خدمات که می نگریم در پاسخ به یک نیاز است، که در بشر وجود داشته است. این نیاز می تواند از نیازهای اساسی بشر به آب و هوا و غذا گرفته تا نیازهای عاطفی و حتی نیاز بشر به سرگرمی برای پر کردن اوقات فراغتش و لذت بخش تر کردن زندگی اش را شامل گردد. البته من سعی ندارم با دیدگاه روانشناسانه وارد موضوع شوم و در این مقال صرفاً هدف ارتباط دادن تمامی موضوعات به اهداف مدیریت تولید می باشد. یکی از اهداف اصلی مدیریت تولید پاسخ به نیازهای موجود در جامعه بشری است. از همین رو ضرورت می یابد که پیش بینی دقیقی از میزان این نیاز داشته باشد. به عنوان مثال اگر در پاسخ به نیاز یک جامعه مصرفی خاص، تشخیص داده شد که کالا یا خدماتی باید برای آن میزان مشتریان هدف تولید گردد، باید میزان دقیق نیاز بازار به آن را مشخص سازیم. از روی این پیش بینی نیاز بازار می توانیم به میزان برآوردی فروش محصول برسیم. البته پر واضح است که باید درک درستی از رقبا نیز داشته باشیم تا بهتر بتوانیم جامعۀ مصرف کنندگان هدفمان را ارزیابی کنیم.

در اینجا بد نیست اشاره داشته باشم که اگر به طور کل به موضوعات مدیریتی علاقه مند باشید، می توانید مجموعه آموزش مدیریت که در فرادرس انتشار یافته است را دنبال کنید.


اهداف مدیریت تولید
بعد از اینکه نیازسنجی ها انجام شد و طبیعتاً رقبا نیز در این زمینه به خوبی رصد شدند. نوبت به تولید محصول می رسد. اینجاست که مدیر تولید باید بتواند منابع لازم و کافی را برای تولید محصولاتی با کیفیت تخصیص بدهد. صد البته که این منابع می توانند شامل منابع انسانی نیز باشند و صرفاً کالاها را شامل نمی گردند. همینجا مشخص می شود که یکی دیگر از اهداف مدیریت تولید، ایجاد کالا یا خدماتی با کیفیت است. در ادامۀ این گفتار به اختصار به جای کالا یا خدمات، به کالا اشاره خواهیم کرد، اما شما مد نظر داشته باشید که تولید همواره شامل کالا و خدمات است. در تعیین کیفیت مطلوب برای کالا عوامل زیادی تأثیر گذار هستند. معمولاً برای رسیدن به این هدف، نمونه های آزمایشی تولید می شود و در اختیار جامعۀ هدف کوچکی قرار داده می شود و سپس با جمع آوری بازخوردها، سعی بر تکمیل هر چه بهتر آن محصول می شود. مدیر تولید باید در تمامی فرآیندهای تولید این کالا از طراحی و توسعه محصول گرفته تا جمع آوری دیدگاه های مصرف کنندگان و کارکنان بخش های مختلف نظارت داشته باشد. در واقع یکی از وظایف اصلی یک مدیر تولید خوب اینست که تمامی شرایط لازم را برای رسیدن به یک کالای با کیفیت آماده کند و در همین راستا بودجه های لازم را مدیریت کند و در نتیجۀ تمامی این تلاش ها، هم نیاز مشتریان را برآورده سازد و پر واضح است که باید سرمایه گذاران، سهامداران و یا صاحبان کسب و کار را نیز راضی و خشنود نگه دارد و سود ارزنده ای را به آنها نیز برساند. همانطور که می بینید هماهنگ کردن تمامی اینها با هم کار آسانی نیست، علی الخصوص اینکه شما باید به عنوان فردی مهم و تأثیر گذار در بین دو طبقۀ کاملاً متفاوت که اهداف متضادی دارند قرار گیرید و نقشی کلیدی ایفا کنید. مراد بنده از این دو طبقۀ متناقض یکی مصرف کنندگان محصول هستند که در تلاشند با کمترین هزینه بهترین کیفیت را به خدمت بگیرند و دیگری ذی نفعان کسب و کار هستند که از قضا آنها هم تمایل دارند که با کمترین هزینه، بیشترین سود ممکن را به دست آوردند.

یکی از مباحث بسیار مهم و کلیدی در ارتباط با مدیریت، تئوری های مدیریت و سازمان می باشد. اگر در این زمینه مشتاق به یادگیری بیشتر هستیدف آموزش تئوری های سازمان و مدیریت را به شما پیشنهاد می کنیم.


اهداف مدیریت تولید

اهداف مدیریت تولید؛ معرفی اصل پنج M


اساتید رشتۀ مدیریت تولید معمولاً از واژۀ \(\text{five M}\) (پنج M) برای اشاره به \(5\) اصل مهم و کلیدی در مدیریت تولید استفاده می کنند. این پنج M عبارت از men (نیروی انسانی)، machines (ماشین آلات)، methods (روش ها)، materials (مواد) و money (پول) می باشند. Men به عناصر انسانی دخیل در فرآیند تولید اشاره دارد، این عناصر شامل تمامی افرادی می باشند که به نحوی در فرآیند تولید مشارکت دارند. از آنجا که خیل عظیمی از منابع انسانی شاغل در یک کارخانه، عمدتاً در بخش تولید مشارکت دارند، مدیریت افراد سهیم در تولید یکی از نقش های مهم و اساسی مدیر تولید می باشد. او باید بتواند تمامی این عناصر را با هم منظم سازد تا در نتیجۀ این هارمونی ایجاد شده، محصول باکیفیتی به عنوان خروجی، بیرون آید. همچنین در همین راستا، مدیر تولید باید بتواند ماشین آلات و روش های بهینه ای را نیز به کار گیرد تا هم کیفیت محصول بالاتر برود و در عین افزایش کیفیت، هزینه های تولید نیز کاهش یابد و در نتیجۀ آن هر دو طرف ماجرا، یعنی هم مصرف کنندگان کالا و هم سهامداران کارخانه، راضی و خشنود گردند. مدیر تولید همواره باید در حوزۀ مسئولیت های خودش دانشش را بروز نگاه دارد. همیشه باید از جدیدترین فناوری های روز در ارتباط با حوزۀ کاری اش آگاه باشد تا بتواند بهترین فناوری ها، بهترین روش ها و بهترین ماشین آلات را به خدمت بگیرد. کافیست مدیر تولید کمی از دانش روز عقب بماند تا شرکت های رقیب صرفاً با یک برتری نسبی، به سرعت بازار آن محصول را از او بربایند.

اگر می خواهید دانشتان در رشتۀ مدیریت تولید را افزایش دهید، توصیه ما به شما استفاده از آموزش مدیریت تولید و عملیات در قلمرو جهانی می باشد. این آموزش در فرادرس منتشر شده و به صورت رایگان در اختیار شما می باشد.


در ادامۀ این موضوع باید حتماً اشاره ای هم به اهمیت مواد اولیه در تولید داشته باشیم. یکی از اهداف اساسی مدیریت تولید تأمین مواد اولیۀ خوب و با کیفیت برای تولید محصولی مرغوب است. در همین راستا باید مدیریت منابع پولی سازمان را طوری صورت دهد که طبیعتاً با مناسب ترین قیمت ها، چرخۀ تولید محصول کامل گردد. مدیر تولید باید به روانتر شدن هر چه بهتر این فعالیت ها کمک کند و تصمیمات او است که می تواند این چرخه را بهینه پیش ببرد یا اینکه چرخه را متوقف کند یا آن را کند و ناموزون نماید. بدون شک یکی از مهمترین نگرانی های صاحبان کسب و کارها بحث مدیریت پول است. کافی است یک مدیر تولید ناشایسته، فقط در تأمین محصولات اولیۀ مورد نیاز به چرخۀ تولید اشتباه کند و از مواد اولیۀ مورد نیاز به میزان کافی خریداری نکند، و یا عکس آن، بیش از مورد نیاز خریداری کند، در هر دو صورت منابع مالی سازمان را به خطر می اندازد، در حالت اول کمبود مواد اولیه می تواند چرخۀ تولید را متوقف کند و در حالت دوم، مصرف بیش از حد منابع سازمان می تواند مجموعه را با کمبود نقدینگی مواجه سازد. صد البته که اگر سازمانی با کمبود نقدینگی مواجه شود در تأمین هزینه های جاری به مشکل خواهد خورد. از این رو بایسته است که مدیریت تولید با بخش تدارکات و خرید به طور پیوسته و مستمر در ارتباط باشد و در فرآیند خریدهای مهم سازمان، نقشی کلیدی ایفا کند و گرا را به بخش های مربوطه بدهد.

اهداف مدیریت تولید

نتیجه گیری اهداف مدیریت تولید


پر واضح است که اهداف مدیریت تولید محدود به این مواردی که در این مقاله برشمردیم نمی شوند و این مبحث خیلی فراتر از این نوشتار است، با این حال سعی ما در اینجا بر این بوده است که به اندازۀ وسع یک مقالۀ آموزشی، سخن سرایی کنیم. وقتی صحبت از مدیریت تولید و اهداف مدیریت تولید می شود، یکی از مسائلی که به هیچ وجه نباید از آن غافل ماند اهمیت فناوری در این کار است. بدون شک انسان با ظرفیت های محدود ذاتی خودش نمی تواند چنین کار عظیمی را بدون کمک گرفتن از فناوری های روز دنیا انجام دهد. از این رو ضرورت می یابد که یک مدیر تولید خوب با فناوری های روز دنیا، مخصوصاً موارد مرتبط با سیستم های مدیریت اطلاعات و سیستم های تصمیم گیری آشنا باشد. در همین راستا تکنولوژی های رایانه ای همچون نرم افزارهای داده کاوی و نرم افزارهای مدیریت هوش تجاری، نقشی بسیار مهم و کلیدی ایفا می کنند. به طور خاص امروزه دانش داده کاوی رشد بسیار بالایی را تجربه کرده است، حتی این رشد آنقدر وسیع و مطلوب بوده است که بعید نیست در بلند مدت اساساً با ترکیب آن با هوش مصنوعی در سطح بالا، وظیفۀ تصمیم گیری را هم همچون بسیاری از وظایف دیگر بر عهدۀ رایانه ها بگذارند. اگر در این زمینه شور یادگیری بیشتر دارید، آموزش داده کاوی که در فرادرس منتشر شده است را به شما پیشنهاد می کنم.



نمایش دیدگاه ها (0 دیدگاه)

دیدگاه خود را ثبت کنید:

انتخاب تصویر ویرایش حذف
توجه! حداکثر حجم مجاز برای تصویر 500 کیلوبایت می باشد.


دسته بندی مطالب خوش آموز