خوش آموز درخت تو گر بار دانش بگیرد، به زیر آوری چرخ نیلوفری را


لایتنر ویتمر

لایتنر ویتمر
لایتنر ویتمر (1867-1956) یک روانشناس آمریکایی بود که اولین درمانگاه روانشناسی را در سال 1896 با تمرکز ویژه در کمک به کودکانی که ناتوانی در یادگیری داشتند افتتاح کرد. فعالیت لایتنر ویتمر با ارجاع پسری شروع شد که مشکل عجیبی در هجی کردن داشت ؛ این ارجاع زمینه ساز ظهور حرفه ای شد که با پزشکی و تعلیم و تربیت فرق داشت. همچنین ویتمر بود که اولین بار در مقاله 1907 اصطلاح "روانشناسی بالینی" را معرفی کرد. ویتمر، دانشجوی سابق ویلهلم ووند، روانشناسی بالینی را مطالعه افراد، با مشاهده یا آزمایش، با هدف ارتقاء تغییر تعریف کرد. تأثیر ویتمر بر این رشته به دلایل متعددی یک تأثیر تاریخی بود تا اساسی و محتوایی. اگرچه او مسیر این حرفه را مشخص و هموار کرد اما نظریه یا روش جدیدی ارائه نداده است.

سیستم یکپارچۀ سازمانی راهکار
او اولین مجله روان شناسی بالینی را با عنوان The Psychological Clinic منتشر کردکه خودش در ویرایش و تدوین مقالاتش تا آخرین شماره ی آن در سال 1935 نقش داشت.


در این مقاله ما به زندگی نامه لایتنر ویتمر نگاهی خواهیم کرد.

زندگینامه لایتنر ویتمر

لایتنر ویتمر ، دیوید ال. ویتمر جونیور سابق ، در 28 ژوئن 1867 ، در فیلادلفیا ، ایالات متحده متولد شد. اما در 50 سالگی نام خود را به لایتنر تغییر داد. او پسر دیوید لایتنر و کاترین هوچل و از یک مادر و پدر کاتولیک متدین به دنیا آمد، دیوید لایتنر داروساز Germantown که در سال 1862 از کالج فیلادلفیا فارغ التحصیل شد و کاترین هوچل که اطلاعات کمی در مورد او موجود است. لایتنر ویتمر بزرگترین فرزند از میان چهار خواهر و برادر بود و پس از او آلبرت فر ، لیلی ائولین و پل دلسانسی قرار گرفتند. فری دکترای فیزیولوژی خود را ازدانشگاه پنسیلوانیا دریافت کرد،لیلی ائولین باکتریولوژی مدرک پزشکی خود را در برلین دریافت کرد و پاول دلانسی نیز مدرک دکترا را در رشته داروسازی دریافت کرد. در پایان سال 1905 ، ویتمر و خواهران و برادرانش همگی در رشته های مختلفی پزشک شدند .
ویتمر توانست دکترای روانشناسی بگیرد و خیلی زود عضو دانشگاه پنسیلوانیا شود. به همین ترتیب وی در هنر ، دارایی و اقتصاد و علوم سیاسی آموزش دیده بود. علاوه بر این ، ویتمر در فیلادلفیا متولد شد ، که در همان زمینه با حوادث مختلفی که تاریخ کشور را مشخص می کند ، مانند نبرد گتیسبورگ و مبارزات مختلف برای منع برده داری ، مشخص شده بود. همه موارد فوق ویتمر را به سمت ایجاد نگرانی ویژه در استفاده از روانشناسی به عنوان ابزاری برای پیشرفت اجتماعی سوق داد و همانند سایر دانشمندان و روانشناسان آن زمان ، ویتمر در متن جنگ پس از مدتی در ایالات متحده بزرگ شد، در اطراف یک فضای احساسی که به شدت نگران کننده و در عین حال ترس و امید است.

لایتنر ویتمر

ویتمر در دوران جوانی پس از مشکلات اجتماعی که در نتیجه جنگ داخلی مشاهده می کرد ، خواهان آینده ای بهتر و جهانی بهتر بود. در سال 1880 ، ویتمر و برادرش فر در مدرسه مقدماتی "آکادمی اسقفی فیلادلفیا" ، یکی از بهترین مدارس آن زمان آمریکا ثبت نام کردند.
به ویتمر و دو پسر دیگر گفته شد که یک کانو بسازند و هرکدام برای انجام وظیفه خود همه چیز را لازم داشتند. دو هم مدرسه ای وی در حال بحث و جدال بودند كه چه كسی ابتدا كانو را می سازد ، اما ویتمر فكر كرد و به بچه های دیگروگفت: "من آرزو دارم آخرین نفر تمام كنم زیرا از اشتباهات دیگران می آموزم و بهترین قایق رانی را می سازم."
در سن 18 سالگی با افتخارات عالی فارغ التحصیل شد.
در سال 1884 ، ویتمر برای تحصیل در رشته هنر در دانشگاه پنسیلوانیا ثبت نام کرد ، اما پس از چند سال به بخش اقتصاد و دارایی انتقال یافت و در آنجا لیسانس گرفت. در سال 1888 در 20 سالگی مدرک درجه را گرفت. در سال اول تحصیل ، او به عنوان رئیس کلاس انتخاب شد و به عنوان یک دانشجوی برجسته شهرت یافت. پس از دوره معلمی ، ویتمر تصمیم گرفت برای تحصیلات تکمیلی خود در علوم سیاسی به دانشگاه پنسیلوانیا بازگردد.
در پاییز 1888 ، به ویتمر کار پیشنهاد شد یک مربی در آکادمی راگبی ، یک مدرسه متوسطه پسرانه. او تاریخ و انگلیسی را تدریس می کرد و در حالی که در آکادمی تدریس می کرد ، متوجه شد که یک دانشجوی 14 ساله که می خواهد به دانشگاه برود در تمایز صدا بسیار دشوار است. به عنوان دیگر مشکلات گفتاری که امروزه ممکن است نارساخوانی نامیده شود. ویتمر تصمیم گرفت به او کمک کند تا مشکل خود را اصلاح کند. کودک پیشرفت رضایت بخشی داشت و توانست ادامه تحصیل دهد و سرانجام در دانشگاه پنسیلوانیا ثبت نام کرد. این موفقیت باعث شد ویتمر این باور را داشته باشد كه كودكانی كه دارای مشكلات یادگیری هستند می توانند با حمایت ، فداكاری و آموزش ویژه با رضایت خاطر درگیر آموزش شوند.
سال بعد ، ویتمر تصمیم گرفت در مدرسه تحصیلات تکمیلی در دانشگاه پنسیلوانیا شرکت کند و در بخش فلسفه پذیرفته شد. وی قصد داشت قانون را بخواند و در جهت دستیابی به مدرک پیشرفته در علوم سیاسی تلاش کند.
جیمز مک کین کتل و آزمایشگاه روانشناسی تجربی در حالی که در پنسیلوانیا بود ، وی به روانشناس تجربی جیمز مک کین کتل معرفی شد ، که وی را وادار به شروع تحصیل در زمینه های نوظهور کرد. روانشناسی جورج فولرتون ، یکی از اعضای دانشگاه ، کتل را برای پیوستن به هیئت علمی دانشگاه آورد. در این زمان ، كتل به عنوان یكی از روانشناسان بسیار آموزش دیده شناخته می شد كه توسط روانشناس تأثیرگذار آموزش دیده بود ، ویلهلم ماكسیلیان وونت.
ویتمر پیشنهاد فولرتون را برای دستیاری کتل پذیرفت. او تصمیم گرفت از آکادمی راگبی استعفا داده و در دانشگاه تحصیلات تکمیلی دانشگاه پنسیلوانیا تحصیل کند.
ویتمر و کتل با همکاری یکدیگر یک آزمایشگاه روانشناسی تجربی را با هدف مطالعه تفاوتهای فردی با بررسی طیف وسیعی از موضوعات ایجاد کردند. وظایف اصلی آزمایشگاه ویتمر جمع آوری داده ها در مورد تفاوت های فردی در زمان واکنش بود. از این طریق او به دانش آزمایشات روانشناسی دست یافت. ویتمر در حالی که در آزمایشگاه بود ، کتابچه راهنمایی را منتشر کرد که توضیح می داد چگونه روانشناسی تجربی باید به درستی انجام شود. ویتمر قصد داشت درجه دکترا خود را تحت نظارت کتل بدست آورد ، اما کتل ناگهان دانشگاه را ترک کرد (دانشجویان و آزمایشگاه خود را به طور جدی رها کرد) ، و برای دریافت موقعیت پرداخت بالاتر در دانشگاه کلمبیا . ویتمر همچنین در جستجوی معلم جدیدی را ترک کرد.
کتل به ویتمر کمک کرد تا به عنوان دستیار ویلهلم وونت در دانشگاه لایپزیگ در سال 1891 شغل پیدا کند و همچنین کلاسهایی را با Oswald Kulpe و Ludwig Strumpel بگذراند. . مورخان هیچ نامه ای توسط وی برای همکاران در حالی که تحت نظارت وونت بوده اند ، پیدا نکرده اند. با این حال ، گفته می شود در حالی که ویتمر دستیار وونت بود ، آنها اختلافات زیادی داشتند. یکی از این اختلافات این بود که ویتمر می خواست به مطالعه زمان واکنشهایی که قبلاً با جیمز کتل شروع کرده بود ادامه دهد، اما وونت اصرار داشت که آنها باید ارزش زیبایی اشکال مختلف بصری و سایر شاخه های روانشناسی را مطالعه کنند. مانند روانشناسی تربیتی و روانشناسی رشد . ویتمر در سال 1892 دیپلم دکترای خود را از وونت دریافت کرد.
در سال 1892 ، ویتمر آلمان را ترک کرد و به دانشگاه پنسیلوانیا بازگشت و مدیر آزمایشگاه روانشناسی شد. او علاقه مند به تدریس روانشناسی کودک بود و چندین دوره مختلف را تدریس می کرد. وی همچنین شروع به تحقیق درباره تفاوتهای فردی در متغیرهای حسی-ادراکی کرد و مقالاتی را در روانشناسی تجربی ارائه داد. در سال 1896 ، وی به تدریس معلمان مدارس دولتی در دانشگاه پرداخت. در ماه مارس همان سال ، پرونده خاصی پیش روی او قرار گرفت: یك دانش آموز 14 ساله در یادگیری هجی كردن بسیار سخت بود ، اما در سایر دروس كاملاً توانایی و تبحر داشت. این پرونده چالشی ویژه برای ویتمر داشت و با دیدگاه توسعه یافته وی مبنی بر اینکه روانشناسی باید از نظر عملی سودمند باشد مطابقت داشت. او به زودی کارهای اصلاحی را با جوانان آغاز کرد. ویتمر که به فضای کاری احتیاج داشت ، اولین درمانگاه روانشناسی را در دانشگاه تأسیس کرد.
در طی سال 1896 ، او برنامه ای برای کار عملی در روانشناسی به انجمن روانشناسی آمریکا ارائه داد ، که در آن برای اولین بار اصطلاح "روانشناسی بالینی " را استفاده و توضیح داد.
در سال 1902 ، او شروع به مشاوره دادن به دانشجویان تحصیلات تکمیلی کرد و یک کتابچه راهنمای آزمایشگاهی منتشر کرد.
او در سال 1904 با اما رپلیر ، فارغ التحصیل برجسته مدرسه اگنس ایروین ازدواج کرد. وی نویسنده ای بود که برای انجمن فلسفی آمریکا کار می کرد ، که هر دو او و ویتمر متعلق به او بودند.
موسسسه ای مخصوص مراقبت و درمان کودکان عقب مانده و مشکل دارکه بعداً وی تأسیسات مشابه اما بزرگتری را در دوان، institution ، در سال 1908 ، او یک مدرسه کوچک مسکونی خصوصی را در نزدیکی والینگفورد ، پنسیلوانیا تأسیس کرد ، او اولین کلینیک گفتار جهان را در سال 1914 تأسیس کرد.
از آنجا که روانشناسی بالینی اولین رشته روانشناسی بود که سعی در استفاده از اصول روانشناسی علمی در کارهای تشخیصی و درمانی داشت ، به تکنیکها و روشهای خاص خود نیاز داشت. روشهای اصلی روانشناسی بالینی بسیار کاربردی و مسئله محور بودند و فقط توسط ویتمر توسعه یافتند. کارهای اولیه او با استفاده از یک رویکرد عملی برای مشاهده و مصاحبه و تأکید بر تعامل یک به یک بین مشتری و پزشک بود.

لایتنر ویتمر

علاوه بر این ، بر توانایی پزشک برای کار با آنها تأکید شد مشتریان به روشی حرفه ای و در عین حال شخصی. ویتمر مفهوم برخورد با هر مشتری را به عنوان یک فرد و نه فقط به عنوان تظاهر جسمی مشکل وی یا پدیده ای که باید مشاهده و توضیح داده شود ، برجسته کرد. وی بر تحقیق در مورد سوابق شخصی هر مشتری تأكید كرد ، زیرا معتقد بود كه این امر به پزشكان اجازه می دهد تا وضعیت آنها را بهتر و كاملتر بشناسند. وی یکی از اولین روانشناسانی بود که پذیرفت که مشکلات مشتری می تواند عوامل محیطی و همچنین ارثی داشته باشد و به همین دلیل ، او بر اهمیت این که درمان نباید با بازگشت مشتری به محیطی که جسمی ، روانی ، یا مشکل اخلاقی نشأت گرفته است مگر اینکه برای تغییر آن کاری انجام شده باشد.
اگرچه برنامه های درمانی ایجاد شده توسط ویتمر برای روانشناسی بالینی منظم بود ، اما با بهبود مشتری یا بروز مشکلات ، آنها مرتباً تجدید نظر می شدند و روشهای درمانی جدید را اجرا می کردند. درمان شامل مراجعه هفتگی به کلینیک بود تا زمانی که مشکل حل نشود ، یا مشتری ، یا والدین / سرپرست مشتری تصمیم به پایان دادن به آن بگیرند. برنامه های درمانی ویتمر محدود به کلینیکی نبود که در آن انجام شد. وی بر اهمیت اصلاح مداوم در بین جلسات درمان و پس از پایان رسمی درمان تأکید کرد. به همین منظور ویتمر اظهار نظر كرد كه به منظور بهبود مشكلات یا ناتوانی هایشان ، مشاوره و مشاوره مستقیم به مشتری و مراقبان آنها در مورد محیط زندگی و سایر جنبه های زندگی آنها ارائه دهد. بسیاری از روشهای اصلی ویتمر هنوز در روانشناسی بالینی امروزی وجود دارد.

لایتنر ویتمر؛ بنیان گذار روان شناسی بالینی

لایتنر ویتمر ( 1876-1958 ) بنیان گذار رشته روان شناسی بالینی شناخته می شود. کمک های او به این رشته عبارتند از:
- تأسیس اولین درمانگاه ( روان شناسی ) در سال 1896
- معرفی حرفه ای جدید به نام روان شناسی بالینی در سال 1907
- بنیان گذار و سردبیر اولین مجله رشته روان شناسی بالینی با عنوان The Psychological Clinic
- تدوین اولین دوره آموزشی در روان شناسی بالینی
در ضمن کارهای ویتمر نقش مهمی در تحولات آتی رشته روان شناسی بالینی داشت از جمله تأکید بر مشکلات تحصیلی کودکان ، استفاده از مداخلات بالینی در اصلاح زندگی افراد و همکاری با دیگر متخصصان مثلاً (پزشکان) در درمان (روث ، 1996) .

نمایش دیدگاه ها (0 دیدگاه)

دیدگاه خود را ثبت کنید:

انتخاب تصویر ویرایش حذف
توجه! حداکثر حجم مجاز برای تصویر 500 کیلوبایت می باشد.


دسته بندی مطالب خوش آموز