خوش آموز درخت تو گر بار دانش بگیرد، به زیر آوری چرخ نیلوفری را


چگونه از کینه ای که داریم خلاص شویم؟

چگونه از کینه ای که داریم خلاص شویم؟
در واقع کینه کوه آتش فشانی است که درون ما وجود دارد و نمی‌دانیم کی فعال می‌شود!کینه به زبان ساده یعنی فراموش نکردن آنچه خلاف میل ما اتفاق افتاده است و هیجان‌های منفی ناشی از آن فرصت بروز پیدا نکرده‌اند و گاه و بی‌گاه فعال می‌شوند. کینه به زبان روانشناسی نیز نوعی هیجان‌ منفی ابراز نشده است که به صورت موقت سرکوب یا انکار شده است.

نرم افزار سامانه مودیان راهکار
گاهی برای ما پیش آمده که حرفی و یا رفتاری از کسی برای مدتی روی دلمان سنگینی کرده باشد و ما برای خلاص شدن از این وضعیت، به زعم خودمان آن فرد را ببخشیم ولی بعد از مدتی با کوچکترین جرقه ای آتش رنجشمان از او دوباره روشن شود و حالمان از قبل هم بدتر بشود؟ فکر می کنید که چرا ما گاهی اوقات موفق به گذشت کردن نمی شویم ؟ به عبارت دیگر، چه کارهایی باید بکنیم تا گذشت کردن حالمان را بهتر کند؟ برای رسیدن به این هدف باید چه کار کرد؟


اکثر ما آدم ها شدیداً درگیر کینه هستیم از خانواده خودمان ، از فامیل و اطرافیان ، از دوست و یا همکارمان و ... چون هر اتفاقی که افتاده است به موقع صحبت نکردیم ؛ یعنی نتوانستیم همون لحظه از خودمان به هر دلیلی دفاع کنیم.
این خاطرات بد در قلب و ذهن ما تلمبار شدند و بخش زیادی از حال و انرژی خوب ما را به خودشان جذب کردند. به طور مثال: هنگامی که خوشحالیم و حالمان خوب است ، یکدفعه اون آدم را که می بینیم ضربان قلبمان بالا می رود ، اضطراب می گیریم و می خواهیم از آن محیط فرار کنیم و دور شویم.
اون آدم شاید اصلاً نمی داند که ما چقدر از او بیزاریم و یا شاید حس ما برایش مهم نباشد. اما الان دیگر وقتش رسیده که خودمان را از بند اسارت اون آدم رها کنیم ، ما لایق آزادی هستیم ، آزادی فکر، آزادی روح و روان و ...
برای اینکه بتوانیم انرژی منفی که در خاطرات ما تلمبار شده را خالی کنیم بهتر است شروع به نوشتن کنیم.
درباره ی خاطراتی که از فرد یا افراد داریم ، در ابتدا به صورت مفصل و دقیق و بدون پرده پوشی یادداشت کنیم و در طی نوشتن آن خاطرات هر چقدر دلمان می خواهد به جزئیات آن فکر کنیم و همه ی انرژی های نهفته ی خودمان را بیرون بریزیم. در هنگام نوشتن این خاطرات اجازه داریم عصبانی باشیم ، گریه کنیم و به هر شکلی که می دانیم و راحت هستیم انرژی های مخفی شده پشت آن اتفاق را خالی کنیم. حتی با پاره کردن ورق های نوشته شده هم می توانیم همه ی انرژی های نهفته ی خودمان را بیرون بریزیم.
بهتر است این کارها را در خلوت خودمان انجام دهیم تا کسی مایه ی آزار ما نگردد و یا کسی صدای ما را نشنود. بعد از اینکه هر خاطره و اتفاقی را که یادداشت کردیم در پایانش می توانیم نوشته های خود را خط بزنیم و روی آن نوشته ها بنویسیم که من همه ی این ها را می بخشم و بعد هم پاره اش کنیم و در سطل آشغال بریزیم.
ما در این تمرین دست نوشته هایمان را دور می ریزیم ، چون می خواهیم به ضمیر ناخودآگاه خود بگوییم که برای همیشه آن خاطرات برای ما بی ارزش شده اند و سعی کنیم بعد از این کار هرگز به آن خاطره فکر نکنیم.
تا وقتی که ما در ذهنمان از کسی رنجشی داشته باشیم، تا این رنجش را حل نکنیم نه جدا شدن از آن نفر و نه انتقام از او آراممان نمی‏کند؛ یعنی به هر حال رنجیدن به عنوان یک موضوع تمام نشده در ذهن ما، باقی مانده است. خاصیت ذهن آدم هم این است که تا یک موضوع ناتمام را تمام نکند آرام نمی‏گیرد. پس بخشیدن دیگران قبل از اینکه دیگران را آرام کند خود ما را آرام می ‏کند.
فراموش کردن اتفاقات و جراحاتی که برای ما اتفاق افتاده، از نظر علمی تقریباً غیرممکن است. بنابراین بخشش دیگران نه به معنی فراموش کردن بلکه به معنی رها شدن خودمان از آن بوی تعفن و آن آزار و عذابی است که گرفتارمان کرده است. کینه و نبخشیدن دیگران، سیستم مقابله‌ای ما را تضعیف خواهد کرد و این سیستم مقابله‌ای درست در جاهایی که باید به کار گرفته شود، فلج شده و توانایی کار کردن نخواهد داشت...
نکته مهم: ما باید بخشش را طوری یاد بگیریم که گویی داریم به خود لطف بزرگی می‌کنیم. ما نباید انتظار داشته باشیم طرف مقابل دیگر هرگز رفتار بدش را تکرار نکند. ما فقط و فقط به خاطر عزت نفس بزرگ خودمان و احترامی که برای روح خودمان قائل هستیم او را می بخشیم.

نمایش دیدگاه ها (0 دیدگاه)

دیدگاه خود را ثبت کنید:

انتخاب تصویر ویرایش حذف
توجه! حداکثر حجم مجاز برای تصویر 500 کیلوبایت می باشد.


دسته بندی مطالب خوش آموز