خوش آموز درخت تو گر بار دانش بگیرد، به زیر آوری چرخ نیلوفری را
آموزش دستور زبان فارسی : حروف هجا
دستور زبان فارسی قواعدیست که بدان درست گفتن و درست نوشتن بیاموزند آنچه بدان مقاصد خود بیان کنند کلام و (سحن) نامند و کلام مرکب از کلمات و کلمه مرکب از حروف باشد.
حروف صوتی است که بکیفیتی مخصوص از دهان برآید و تلفظ شود و آن کیفیت را حرکت و (آهنگ) گوئیم.
حروف هجا که آن را بفارسی (الف با) گویند سی و سه حرف است : ا . ء . ب . پ . ت .ث . ج . چ . ح . خ . د . ر . ز . ژ . س . ش . ص . ض . ط . ظ . ع . غ . ف . ق . ک . گ . ل . م . ن . و . ه . ی .
هشت حرف از حرفهای فوق : ث . ح . ص . ض . ط . ظ . ع . ق . مخصوص زبان عربی است و در کلماتی که از زبان عربی گرفته شده و در زبان فارسی بکار رفته یافت شود و در زبان دری و پهلوی وجود نداشته است ولی حرف (ث) در زبان فارسی باستانی یا (فرس قدیم) موجود بود و با کیفیت مخصوصی تلفظ میشده و بکار میرفته.
در زبان فارسی حروفی که از زبان عرب گرفته شده و رعایت مخارج انها را نکنند چنانکه : ث . و ص را مانند : (س) و ق را مانند : (غ) تلفظ نمایند.
حروف نقطه دار را (معجمه) یا (منقوطه) نامند. و حروف بی نقطه را (مهمله) یا (غیر منقوطه)، حرفی که بحرف بعد از خود نپیوندد و متصل نگردد (منفصله) و گسسته، و حرفی که بحرف بعد از خود پیوسته شود (متصله) و (پیوسته) نامند :
(1) : درد ، آرد ، داد ، ژاژ
(2) سه ، خفته ، کشیده ، جمشید
فرق میان همزه و الف آنست که همزه قبول حرکت کند و الف همیشه ساکن باشد
(1) : ابر ، اسب ، ایرج ، اختر ، افکندن .
(2) : داد ، ماد ، روا ، جدا ، مادام .
همزه در زبان فارسی همان در اول کلمه آید و در وسط و آخر کلمه واقع نگردد و کلماتی که دارای همزه وسط و آخرند از زبان عربی گرفته شده اند .
اما کلمه (مؤبد) صحیح آن (موبد) بدون همزه است.
همزه ساکن که پیش از آن حرف مضموم باشد بصورت (واو) و همزه ساکن که پیش از آن حرف مفتوح باشد بصورت (الف) و همزه ساکن که حرف قبل از آن مکسور باشد بصورت (یا) نوشته شود :
(1) : مؤمن ، مؤذن ، لؤلؤ .
(2) یأس ، رأس ، بأس .
(3) بئر ، ذئب ، ظئر
آموزش قبلی : آموزش دستور زبان فارسی : اقسام زبان فارسی
آموزش بعدی : آموزش دستور زبان فارسی : د ذ (دال ذال)
حروف صوتی است که بکیفیتی مخصوص از دهان برآید و تلفظ شود و آن کیفیت را حرکت و (آهنگ) گوئیم.
حروف هجا که آن را بفارسی (الف با) گویند سی و سه حرف است : ا . ء . ب . پ . ت .ث . ج . چ . ح . خ . د . ر . ز . ژ . س . ش . ص . ض . ط . ظ . ع . غ . ف . ق . ک . گ . ل . م . ن . و . ه . ی .
هشت حرف از حرفهای فوق : ث . ح . ص . ض . ط . ظ . ع . ق . مخصوص زبان عربی است و در کلماتی که از زبان عربی گرفته شده و در زبان فارسی بکار رفته یافت شود و در زبان دری و پهلوی وجود نداشته است ولی حرف (ث) در زبان فارسی باستانی یا (فرس قدیم) موجود بود و با کیفیت مخصوصی تلفظ میشده و بکار میرفته.
در زبان فارسی حروفی که از زبان عرب گرفته شده و رعایت مخارج انها را نکنند چنانکه : ث . و ص را مانند : (س) و ق را مانند : (غ) تلفظ نمایند.
حروف نقطه دار را (معجمه) یا (منقوطه) نامند. و حروف بی نقطه را (مهمله) یا (غیر منقوطه)، حرفی که بحرف بعد از خود نپیوندد و متصل نگردد (منفصله) و گسسته، و حرفی که بحرف بعد از خود پیوسته شود (متصله) و (پیوسته) نامند :
(1) : درد ، آرد ، داد ، ژاژ
(2) سه ، خفته ، کشیده ، جمشید
(همزه . الف)
فرق میان همزه و الف آنست که همزه قبول حرکت کند و الف همیشه ساکن باشد
(1) : ابر ، اسب ، ایرج ، اختر ، افکندن .
(2) : داد ، ماد ، روا ، جدا ، مادام .
همزه در زبان فارسی همان در اول کلمه آید و در وسط و آخر کلمه واقع نگردد و کلماتی که دارای همزه وسط و آخرند از زبان عربی گرفته شده اند .
اما کلمه (مؤبد) صحیح آن (موبد) بدون همزه است.
همزه ساکن که پیش از آن حرف مضموم باشد بصورت (واو) و همزه ساکن که پیش از آن حرف مفتوح باشد بصورت (الف) و همزه ساکن که حرف قبل از آن مکسور باشد بصورت (یا) نوشته شود :
(1) : مؤمن ، مؤذن ، لؤلؤ .
(2) یأس ، رأس ، بأس .
(3) بئر ، ذئب ، ظئر
آموزش قبلی : آموزش دستور زبان فارسی : اقسام زبان فارسی
آموزش بعدی : آموزش دستور زبان فارسی : د ذ (دال ذال)
نمایش دیدگاه ها (0 دیدگاه)
دیدگاه خود را ثبت کنید: