خوش آموز درخت تو گر بار دانش بگیرد، به زیر آوری چرخ نیلوفری را
ترجمۀ کتاب روش ساده ترک سیگار نوشتۀ آلن کار : فصل 3 . چرا ترک کردن سخت است؟ (2)
همانطور که گفتم، مشکل اصلی که باید توضیح بدهیم نه تنها اینست که چرا سیگاریها ترک سیگار را مشکل می پندارند، بلکه چرا مردم سیگار می کشند.
شما ممکن است بگویید: "این خیلی خوب است. من این را می دانم، اما وقتی که در دام این چیزها افتادیم ترک آن خیلی مشکل است." اما چرا اینقدر مشکل است، و چرا ما باید این کار را انجام بدهیم؟ سیگاریها در تمام زندگی شان دنبال پاسخ این سوال می گردند.
برخی می گویند زیرا این از قدرتمندی علائم ترک است. در واقع، علائم واقعی ترک سیگار بسیار ملایم است (در این مورد فصل 6 را بخوانید)، خیلی از سیگاریها زندگی می کنند و می میرند بدون اینکه بدانند معتاد به آن هستند.
برخی می گویند سیگار کشیدن خیلی لذتبخش است. اینطور نیست. آنها اشیائی کثیف و نفرت انگیز هستند. از هر فرد سیگاری که مدعی لذتبخش بودن سیگار است این سوال را بپرسید، اگر یک وقت از روی اجبار نتواند برند سیگار مورد علاقه خودش را پیدا کند و مجبوراً برند دیگری را که برایش ناخوشایند است بیابد، آیا آن لحظه دست از سیگار کشیدن بر می دارد؟ سیگاری ها اگر مجبور شوند حاضرند یک طناب کهنه و پوسیده را هم دود کنند و بکشند اما بدون دود نمانند. لذت بردن هیچ ارتباطی با سیگار ندارد. من خوراک خرچنگ را دوست دارم اما هرگز به مرحله ای نرسیده ام که 20 تا خرچنگ را به دور گردنم آویزان کنم. با چیزهای دیگر در زندگی، ما از آنها لذت می بریم در حالیکه ما آنها را انجام می دهیم، اما هر وقت که آن لذت را نداشته باشیم به افسردگی نمی رسیم و احساس محروم شدن نمی کنیم.
برخی ها دنبال دلایل روانشناسی عمیق مانند "سندورم فروید"، "کودک در سینه مادر" و ... می روند. واقعاً معکوس آن است. دلیل اصلی سیگار کشیدن اینست که ما نشان بدهیم بزرگ و بالغ شده ایم. اگر ما مجبور بودیم تا یک چیز مصنوعی را در انظار عمومی میک بزنیم، از خجالت مرده بودیم.
برخی می گویند: "این کاری است که دستان من به آن عادت کرده است!"، خوب، پس چرا روشنش می کنید؟
"این رضایت دهانی است"، خوب، پس چرا روشنش می کنید؟
"این احساس رفتن دود به ریه های من است."، احساس افتضاحی است، نام این حس در واقع خفگی است.
برخی معتقدند که سیگار کشیدن غم را کاهش می دهد. این هم یک سفسطه است. غم یک چهارچوب ذهنی است. هیچ چیز جالبی در مورد سیگار وجود ندارد.
برای مدت 33 سال دلیل من این بود که سیگار مرا آرام می کند، و به من اعتماد به نقس و شجاعت می دهد. من همچنین می دانستم که سیگار مرا می کشد و ثروتم را هم بر باد می دهد. اگر حقیقتاً دلیل من درست بود، پس چرا من نزد دکتر نرفتم و از او نخواستم تا یک جایگزین آرام بخش بدهد که علاوه بر آرامش به من شجاعت و اعتماد به نفس نیز بدهد؟ من نزد دکتر نرفتم چون می دانستم او یک جایگزین به من پیشنهاد می دهد. در واقع این دلیل من نبود. این بهانۀ من برای سیگار کشیدن بود.
بعضی ها می گویند ما این کار را انجام می دهیم چون دوستان ما این کار را می کنند. آیا واقعاً اینقدر احمق هستید؟ اگر اینطور است دعا کنید که دوستان شما وقتی سرشان درد گرفت برای درمانش شروع به بریدن سر خود نکنند!
خیلی از سیگاری هایی که راجع به این مساله فکر می کنند در نهایت به این نتیجه می رسند که این فقط یک عادت است. این در واقع یک توضیح منطقی نیست، اما با توجه به اینکه همۀ دلایل منطقی دیگرشان بر باد رفته است این مساله تنها بهانه برای سیگاری باقی ماندن است. متاسفانه، این دلیل هم به همان اندازه غیر منطقی است. هر روز در طول زندگی ممکن است ما خیلی عادت هایمان را تغییر بدهیم، برخی از عادت ها نیز خیلی لذتبخش هستند. ما را شستشوی مغزی داده اند تا باور کنیم که سیگار کشیدن یک عادت است و ترک عادت ها نیز کاری دشوار است. آیا ترک عادت مشکل است؟ در انگلستان که ما زندگی می کنیم عادت کرده ایم که در سمت چپ جاده رانندگی کنیم. اما هنگامی که در قاره ها یا کشورهای دیگری رانندگی می کنیم این عادت را بلافاصله و بدون هیچ مشکلی می شکنیم. این که شکستن عادتها کار دشواری است سفسطه ای بیش نیست. واقعیت اینست که ما هر روز در طول زندگی مان عادتهای زیادی را می شکنیم.
با این حساب، چرا ما عادتی را که طعم وحشتناکی دارد، ما را می کشد، ثروت ما را به باد می دهد، کثیف و منزجر کننده است و ما دوست داریم تا آن عادت را ترک کنیم، و تنها کاری که باید انجام بدهیم متوقف کردن آن است، ترک نمی کنیم؟ پاسخ اینست که سیگار کشیدن یک عادت نیست: این عوارض نیکوتین است! به همین دلیل است که به نظر می رسد ترک کردن آن کار بسیار دشواری است. شاید شما این احساس را کنید که ما داریم توضیح می دهیم چرا ترک کردن سیگار مشکل است؟ این توضیح می دهد که چرا اکثر سیگاری ها فکر می کنند ترک کردن سیگار مشکل است. به این دلیل است که آنها اعتیاد به مواد مخدر را نمی فهمند. دلیل اصلی مشکل بودن ترک سیگار برای سیگاری ها اینست که آنها خودشان را متقاعد کرده اند که برخی لذت های واقعی را با این عصا کسب می کنند و باور دارند که اگر آن را ترک کنند قربانی و محروم خواهند شد.
حقیقت زیبا اینست که هنگامی که شما اعتیاد به نیکوتین را درک کردید و دلایل اصلی سیگار کشیدنتان را متوجه شدید، فقط به همین دلایل کشیدن آن را متوقف خواهید کرد، و چند هفته بعد تنها معمایی که در ذهن شما باقی خواهد ماند، اینست که اساسا چرا اینهمه مدت سیگار مصرف می کرده اید. و دغدغه شما این می شود که چطور بقیه سیگاری ها را هم ترغیب کنیم تا بدانند یک غیر سیگاری بودن چقدر می تواند زیبا باشد!
پایان فصل 3
قبلی : ترجمۀ کتاب روش ساده ترک سیگار نوشتۀ آلن کار : فصل 3 . چرا ترک کردن سخت است؟ (1)
بعدی : ترجمۀ کتاب روش ساده ترک سیگار نوشتۀ آلن کار : فصل 4 . دام شیطانی (1)
شما ممکن است بگویید: "این خیلی خوب است. من این را می دانم، اما وقتی که در دام این چیزها افتادیم ترک آن خیلی مشکل است." اما چرا اینقدر مشکل است، و چرا ما باید این کار را انجام بدهیم؟ سیگاریها در تمام زندگی شان دنبال پاسخ این سوال می گردند.
برخی می گویند زیرا این از قدرتمندی علائم ترک است. در واقع، علائم واقعی ترک سیگار بسیار ملایم است (در این مورد فصل 6 را بخوانید)، خیلی از سیگاریها زندگی می کنند و می میرند بدون اینکه بدانند معتاد به آن هستند.
برخی می گویند سیگار کشیدن خیلی لذتبخش است. اینطور نیست. آنها اشیائی کثیف و نفرت انگیز هستند. از هر فرد سیگاری که مدعی لذتبخش بودن سیگار است این سوال را بپرسید، اگر یک وقت از روی اجبار نتواند برند سیگار مورد علاقه خودش را پیدا کند و مجبوراً برند دیگری را که برایش ناخوشایند است بیابد، آیا آن لحظه دست از سیگار کشیدن بر می دارد؟ سیگاری ها اگر مجبور شوند حاضرند یک طناب کهنه و پوسیده را هم دود کنند و بکشند اما بدون دود نمانند. لذت بردن هیچ ارتباطی با سیگار ندارد. من خوراک خرچنگ را دوست دارم اما هرگز به مرحله ای نرسیده ام که 20 تا خرچنگ را به دور گردنم آویزان کنم. با چیزهای دیگر در زندگی، ما از آنها لذت می بریم در حالیکه ما آنها را انجام می دهیم، اما هر وقت که آن لذت را نداشته باشیم به افسردگی نمی رسیم و احساس محروم شدن نمی کنیم.
برخی ها دنبال دلایل روانشناسی عمیق مانند "سندورم فروید"، "کودک در سینه مادر" و ... می روند. واقعاً معکوس آن است. دلیل اصلی سیگار کشیدن اینست که ما نشان بدهیم بزرگ و بالغ شده ایم. اگر ما مجبور بودیم تا یک چیز مصنوعی را در انظار عمومی میک بزنیم، از خجالت مرده بودیم.
برخی می گویند: "این کاری است که دستان من به آن عادت کرده است!"، خوب، پس چرا روشنش می کنید؟
"این رضایت دهانی است"، خوب، پس چرا روشنش می کنید؟
"این احساس رفتن دود به ریه های من است."، احساس افتضاحی است، نام این حس در واقع خفگی است.
برخی معتقدند که سیگار کشیدن غم را کاهش می دهد. این هم یک سفسطه است. غم یک چهارچوب ذهنی است. هیچ چیز جالبی در مورد سیگار وجود ندارد.
برای مدت 33 سال دلیل من این بود که سیگار مرا آرام می کند، و به من اعتماد به نقس و شجاعت می دهد. من همچنین می دانستم که سیگار مرا می کشد و ثروتم را هم بر باد می دهد. اگر حقیقتاً دلیل من درست بود، پس چرا من نزد دکتر نرفتم و از او نخواستم تا یک جایگزین آرام بخش بدهد که علاوه بر آرامش به من شجاعت و اعتماد به نفس نیز بدهد؟ من نزد دکتر نرفتم چون می دانستم او یک جایگزین به من پیشنهاد می دهد. در واقع این دلیل من نبود. این بهانۀ من برای سیگار کشیدن بود.
بعضی ها می گویند ما این کار را انجام می دهیم چون دوستان ما این کار را می کنند. آیا واقعاً اینقدر احمق هستید؟ اگر اینطور است دعا کنید که دوستان شما وقتی سرشان درد گرفت برای درمانش شروع به بریدن سر خود نکنند!
خیلی از سیگاری هایی که راجع به این مساله فکر می کنند در نهایت به این نتیجه می رسند که این فقط یک عادت است. این در واقع یک توضیح منطقی نیست، اما با توجه به اینکه همۀ دلایل منطقی دیگرشان بر باد رفته است این مساله تنها بهانه برای سیگاری باقی ماندن است. متاسفانه، این دلیل هم به همان اندازه غیر منطقی است. هر روز در طول زندگی ممکن است ما خیلی عادت هایمان را تغییر بدهیم، برخی از عادت ها نیز خیلی لذتبخش هستند. ما را شستشوی مغزی داده اند تا باور کنیم که سیگار کشیدن یک عادت است و ترک عادت ها نیز کاری دشوار است. آیا ترک عادت مشکل است؟ در انگلستان که ما زندگی می کنیم عادت کرده ایم که در سمت چپ جاده رانندگی کنیم. اما هنگامی که در قاره ها یا کشورهای دیگری رانندگی می کنیم این عادت را بلافاصله و بدون هیچ مشکلی می شکنیم. این که شکستن عادتها کار دشواری است سفسطه ای بیش نیست. واقعیت اینست که ما هر روز در طول زندگی مان عادتهای زیادی را می شکنیم.
با این حساب، چرا ما عادتی را که طعم وحشتناکی دارد، ما را می کشد، ثروت ما را به باد می دهد، کثیف و منزجر کننده است و ما دوست داریم تا آن عادت را ترک کنیم، و تنها کاری که باید انجام بدهیم متوقف کردن آن است، ترک نمی کنیم؟ پاسخ اینست که سیگار کشیدن یک عادت نیست: این عوارض نیکوتین است! به همین دلیل است که به نظر می رسد ترک کردن آن کار بسیار دشواری است. شاید شما این احساس را کنید که ما داریم توضیح می دهیم چرا ترک کردن سیگار مشکل است؟ این توضیح می دهد که چرا اکثر سیگاری ها فکر می کنند ترک کردن سیگار مشکل است. به این دلیل است که آنها اعتیاد به مواد مخدر را نمی فهمند. دلیل اصلی مشکل بودن ترک سیگار برای سیگاری ها اینست که آنها خودشان را متقاعد کرده اند که برخی لذت های واقعی را با این عصا کسب می کنند و باور دارند که اگر آن را ترک کنند قربانی و محروم خواهند شد.
حقیقت زیبا اینست که هنگامی که شما اعتیاد به نیکوتین را درک کردید و دلایل اصلی سیگار کشیدنتان را متوجه شدید، فقط به همین دلایل کشیدن آن را متوقف خواهید کرد، و چند هفته بعد تنها معمایی که در ذهن شما باقی خواهد ماند، اینست که اساسا چرا اینهمه مدت سیگار مصرف می کرده اید. و دغدغه شما این می شود که چطور بقیه سیگاری ها را هم ترغیب کنیم تا بدانند یک غیر سیگاری بودن چقدر می تواند زیبا باشد!
پایان فصل 3
قبلی : ترجمۀ کتاب روش ساده ترک سیگار نوشتۀ آلن کار : فصل 3 . چرا ترک کردن سخت است؟ (1)
بعدی : ترجمۀ کتاب روش ساده ترک سیگار نوشتۀ آلن کار : فصل 4 . دام شیطانی (1)
نمایش دیدگاه ها (1 دیدگاه)
دیدگاه خود را ثبت کنید: