با خودتان شوخی نکنید. من تمامی این شایعات را مورد بررسی قرار داده ام، و آنها هرگز به همان سادگی که می گویند ترک نکرده اند. معمولاً آن فرد سیگاری که خودش را برای ترک کردن آماده کرده است، از آنفلونزا صرفاً به عنوان یک تختۀ شیرجه استفاده می کند. من سی سالِ عجیب و غریب منتظر بودم تا یک روز صبح که از خواب پا می شوم هرگز دوباره سیگار نکشم. هرگاه که دردی را در قفسۀ سینه ام احساس می کردم منتظر بودم که آن درد پایان سیگار کشیدن من باشد.





اغلب افرادی که به این شکل ترک می کنند، از شوک رنج می برند. شاید یکی از بستگان نزدیکشان از بیماری های مرتبط با سیگار مرده باشد، شاید هم خودشان را ترسانده اند. خیلی ساده است که بگوییم: "من تصمیم گرفته ام تا یک روز این کار را متوقف کنم". شوخی کردن با خودتان را متوقف کنید، تا زمانیکه شما آن کار را نکنید، هرگز اتفاق نخواهد افتاد.

بیایید با جزئیات بیشتری روش ترک با ارادۀ قوی را بررسی کنیم تا ببینیم چرا روش مشکلی می باشد. ما برای بخش زیادی از عُمرمان، این روش را اتخاذ می کنیم که سرمان را در برف فرو کنیم و جملۀ "فردا ترک می کنم" را بکار می بریم.

در زمان های عجیب، یک چیزی برای ما مانند ماشه ای عمل می کند و تلاش می کنیم تا ترک کنیم. ممکن است یک نگرانی در مورد سلامتی، پول، و یا یک انگیزۀ اجتماعی باشد. شاید هم در یک جلسۀ سنگین سیگار کشیدن شرکت داشته ایم که تا حد خفه کردن خودمان پیش رفته ایم و الان دریافته ایم که واقعاً از آن لذت نمی بریم.

دلیل هر چه که باشد، ما سرمان را از زیر برف بیرون آورده ایم و شروع به سنجش مزایا و معایب سیگار کشیدن کرده ایم. سپس آنچه را که در تمام طول این سالهای زندگی مان کرده ایم، کشف می کنیم. در یک ارزیابی عقلانی به این نتیجۀ منطقی رسیده ایم که سیگار را ترک کنیم.

اگر یک جا بنشینید، و به ازاء مزایای ترک سیگار به آن امتیاز بدهید، و همین کار را هم به ازاء مزایای سیگار کشیدن انجام بدهید، مجموع امتیازات ترک سیگار، بسیار بیشتر از امتیازات سیگاری ماندن خواهد شد.

با وجود اینکه، فرد سیگاری می داند او به عنوان یک غیر سیگاری بهتر از یک فرد سیگاری خواهد بود، با این حال احساس ایثار کردن و قربانی دادن را باور دارد. اگر چه این فقط یک توهم است، اما یک توهم بسیار قدرتمند است. سیگاری دلیلش را نمی داند، اما باور دارد که در اوقات خوب زندگی و یا در اوقات بد زندگی سیگار می تواند به او کمک کند.

قبل از اینکه او تلاشش را آغاز کند، دارای شستشوهای مغزی جامعه می باشد، که با شستشوهای مغزی حاصل از اعتیاد خودش، تقویت نیز گشته است. علاوه بر اینها، یک شستشوی مغزی خیلی قویتر را هم به آن اضافه کنید و آن اینکه "ترک کردن کار دشواری می باشد".

او داستان افرادی سیگاری را شنیده است که ماهها است ترک کرده اند و هنوز هم به شدت میل به سیگار کشیدن دارند. همۀ کسانی که ترک کرده اند، ناراضی هستند (افرادی که سیگار را ترک کرده اند اما بقیۀ زندگی شان را با این واقعیت می گذرانند که عاشق سیگار هستند). او داستان سیگاری هایی را شنیده است که سالها بود ترک کرده بودند، و در ظاهر هم زندگی شادی را داشتند، اما یک سیگار کشیدند و دوباره به دام افتادند. شاید هم چند سیگاری را می شناسد که بیماری آنها پیشرفت کرده است و به وضوح مشغول نابود کردن خودشان هستند اما ترجیح می دهند سیگار کشیدن را ادامه بدهند. به اینها اضافه کنید، ممکن است خود این فرد هم یکی از همین موارد باشد و مشغول رنج کشیدن باشد.

ادامۀ فصل 22 در بخش بعدی ...

---

قبلی : ترجمۀ کتاب روش ساده ترک سیگار نوشتۀ آلن کار : فصل 22 . ترک سیگار با روش ارادۀ قوی (2)

---

بعدی : ترجمۀ کتاب روش ساده ترک سیگار نوشتۀ آلن کار : فصل 22 . ترک سیگار با روش ارادۀ قوی (4)