خوش آموز درخت تو گر بار دانش بگیرد، به زیر آوری چرخ نیلوفری را


آموزش حسابداری به غیر حسابدارها فقط در یک جلسه

آموزش حسابداری به غیر حسابدارها فقط در یک جلسه
نویسنده : امیر انصاری
شاید با خواندن تیتر این مطلب کمی شوکه شده باشید، مگر می شود حسابداری را فقط در یک جلسه یاد گرفت. پس اینهایی که می روند دانشگاه چندین سال درس می خوانند تا فوق دیپلم و لیسانس و فوق لیسانس حسابداری میگیرند چرا این کار می کنند. باید در پاسخ این ابهام خدمتتان عرض کنم. بله، شما می توانید تنها در یک جلسه که آنهم دقیقا همین جلسه آموزشی می باشد حسابداری را یاد بگیرید. اساسا برای هر دانشی یکسری حداقل های کلی هست که دانستن آنها می تواند منجر به درک موضوع آن دانش شود. در اینجا نیز حداقل های لازم برای درک حسابداری را به شما یاد خواهیم داد. بیایید بی مقدمه شروع کنیم. در پایان این جلسه شما دیگر ابهامی در مورد حسابداری نخواهید داشت.

سیستم یکپارچۀ سازمانی راهکار



حسابداری چیست؟


حسابداری یکسری قوانین و استانداردها می باشد که حسابداران آنها را می دانند و رعایت می کنند. در مقدمه کوتاه این آموزش گفتم که دانش حسابداری، اما در واقع نمی توان حسابداری را یک دانش به حساب آورد. البته در حسابداری از دانش ریاضیات و دانش کامپیوتر و ... استفاده می شود، اما خود حسابداری یک دانش محسوب نمی شود و صرفا یکسری استاندارد است.

قوانین و استانداردهای حسابداری از کجا آمده اند؟


شخصی بنام لوکا پاچیولی که یک ریاضیدان و در عین حال بازرگان و در عین حال یک راهب ایتالیایی بود شیوه ای را برای ثبت حساب و کتابها ابداع کرد که از آن به شیوه ثبت دو طرفه یا دوبل نام می برند. این شخص را پدر حسابداری جهان می دانند. اگر چه از مرگ این شخص بیش از 500 سال می گذرد اما هنوز هم قوانینی که او بنیانگذاری کرده مبنای اصلی حسابداری امروزی ما می باشد.

حسابداری = حساب داری


خلاصه علم حسابداری همینی است که در اسمش نهفته است.

حسابداری = حساب داری!
یعنی نگهداری حسابها. یعنی نگهداری تراکنشهای حسابها.

با این تفاسیر اگر ما بدانیم حساب چیست و چگونه باید آن را نگهداری (داری) کنیم. معمای اصلی حسابداری برای ما حل می شود.

حساب چیست؟


مثال اول :

فرض کنیم شما یک فروشگاه دارید که بصورت نسیه به مشتریانتان جنس می فروشید. طبیعتا برای اینکه آمار نسیه های مشتری مربوطه از دستتان در نرود یک دفتر برای ثبت حساب و کتابهای وی باز می کنید و کلیه خریدهای نسیه او را در آنجا ثبت می کنید. الان این مشتری شما از نظر حسابدرای یک حساب است.

مثال دوم :

شما در همین فروشگاهی که مثال زدیم پولهای نقدتان را داخل یک صندوقی نگهداری میکنید و ممکن است برای بالا رفتن دقت کارتان هر روز آمار این پولهای نقد را که طبیعتا کم و زیاد می شوند و تغییر می کنند جایی ثبت کنید. این صندوق شما از نظر حسابداری یک حساب است.

مثال سوم :

پولهای موجود در صندوق شما چندین میلیون تومان شده است و نگهداری آن در فروشگاه می تواند خطرناک و پر ریسک باشد. شما می برید و بخشی از آنها را که مازاد بر نیاز مصرفی روزانه شما برای خریدهایتان می باشد، در حساب بانکی تان می ریزید. این حساب بانکی شما از نظر حسابداری یک حساب است.

مثال چهارم :

چندین سال کار کرده اید و درآمد خیلی خوبی کسب کرده اید و حالا تصمیم گرفته اید که از درآمدتان یک فروشگاه برای خودتان بخرید و از شر مستاجری راحت شوید. بالاخره با پس اندازتان و مقداری هم وام یک فروشگاه می خرید و بعد از این صاحب مغازه می شوید. مغازه شما بعد از این جزء دارایی های کسب و کار شما محسوب می شود. این مغازه شما از نظر حسابداری یک حساب است.

نتیجه گیری :

ظاهرا در حسابداری هر چیزی را به چشم یک حساب می بینند. پس از کجا بدانیم چیزی حساب هست و یا حساب نیست؟
ملاک تشخیص حساب بودن یک چیز پول است. بله پول!
در حسابداری هر چیزی که ارزش مالی داشته باشد و با پول سر و کار داشته باشد مهم است و فقط آن را حساب می شناسند. بقیه چیزها از نظر حسابداری نه ارزشی دارند و نه قوانینی برای آنها تدوین شده است و نه اساسا جایی ثبت می شوند. فقط و فقط چیزهایی که با پول قابل اندازه گیری هستند ثبت می شوند.

دسته بندی حسابها در حسابداری


یکی از استانداردهای مهم حسابداری که اساس و پایه آن نیز می باشد اینست که این حسابها را دسته بندی کرده اند و در نهایت به پنج دسته بندی کلی زیر رسیده اند.

  1. داراییها : مغازه، زمین، خودرو، پول نقد، موجودی حساب بانکی ما، طلب های ما از دیگران و موارد دیگری از این دست که منافعی را برای ما دارند در این دسته بندی قرار می دهند.
  2. بدهیها : بدهی ما به بانک، بدهی ما به فروشندگانی که از آنها جنس می خریم و موارد دیگری از این دست را که بر عهده ما هستند و باید دیر یا زود پرداختشان کنیم در این دسته بندی قرار می دهند.
  3. سرمایه : سرمایه گذاری اولیه ما و یا سرمایه گذاری اولیه ما و شرکای ما را در این دسته بندی قرار می دهند.
  4. در آمدها : کلیه درآمدهای حاصل از فروش کالا یا خدمات را در این دسته بندی قرار می دهند.
  5. هزینه ها : هزینه حقوق پرسنل، هزینه اجاره مغازه، هزینه تبلیغات و اساسا هر نوع هزینه دیگر را در این دسته بندی قرار می دهند.

معادله حسابداری


بعد از اینکه با حسابها و دسته بندیهای مربوط به حسابها آشنا شدیم یک استاندارد مهم دیگر حسابداری را نیز باید بدانیم و آن معادله حسابداری است. اساسا همه استانداردهای دیگر حسابداری بر مبنای این معادله بنا نهاده شده اند. معادله حسابداری به شرح زیر می باشد :

داراییها = بدهیها + سرمایه

درک این معادله خیلی آسان است. در واقع این معادله به ما می گوید که تمامی داراییهای موجود در کسب و کار ما یا سرمایه اولیه ما بوده اند و یا بدهیهایی مثل وامهای بانکی هستند که فعلا دارایی ما هستند. طبیعتا به مرور که این بدهیها را تسویه می کنیم ضمن اینکه از بدهیهای ما کم می شوند، قطعا از داراییهای ما نیز کسر خواهند شد. این معادله باید همیشه برقرار باشد.

برای اینکه این معادله همیشه برقرار باشد شیوه ای که در ثبت های حسابداری استاندارد استفاده می کنند از شیوه ای که در حسابهای معمول دخل و خرجی توسط افراد نا آشنا با حسابداری استفاده می شود متفاوت است. حسابدارها طبق استانداردهای حسابداری همیشه برای هر رویداد مالی به جای یک ثبت از دو ثبت استفاده می کنند، این نوع ثبت رویدادهای مالی را حسابداری به شیوه دو طرفه یا دوبل می نامند.

نحوه انجام ثبت ها در حسابداری دوطرفه


اولین کار اینست که 5 تا دفتر با عناوین 5 دسته بندی حسابها که در بالا دیدیم لازم دارید. دفتر داراییها، دفتر سرمایه، دفتر بدهیها، دفتر هزینه ها، و دفتر درآمدها.
بعد از این هر مبادله مالی که داشتید باید حداقل در دو دفتر ثبت کنید.

مثال اول : ثبت سرمایه اولیه

شما امروز اقدام به افتتاح یک کسب و کار کرده اید. فرض کنیم 10 میلیون تومان سرمایه اولیه داشته اید و می خواهید با شیوه حسابداری دو طرفه این موضوع را در دفاترتان ثبت کنید.
در دفتر حساب داراییها یک ردیف ثبت می کنید و در آن 10 میلیون تومان را بعنوان یک دارایی منظور می کنید. یعنی الان داراییهای شما طبق دفاتر 10 میلیون تومان هستند.
در دفتر حساب سرمایه یک ردیف ثبت می کنید و در آن 10 میلیون تومان را بعنوان سرمایه اولیه درج می کنید. یعنی الان سرمایه شما طبق دفاتر 10 میلیون تومان هستند.

مثال دوم : ثبت وام بانکی

شما متوجه شدید که سرمایه تان برای شروع کار کم است. در نتیجه مبلغ 20 میلیون تومان وام بصورت بلند مدت از یک بانک دریافت می کنید.
در دفتر حساب بدهیها 20 میلیون تومان را ثبت می کنید.
در دفتر حساب داراییها نیز 20 میلیون تومان را ثبت می کنید.

قانون کلی ثبتهای دو طرفه


بعد از انجام هر ثبت باید معادله حسابداری برقرار باشد. در مثالهای بالا دیدید که وقتی ما سرمایه را در یک طرف معادله افزایش دادیم، در آن سمت معادله هم طبیعتا داراییها را باید افزایش بدهیم.
همینطور در مورد مثال وام بانکی هم قضیه به همین شکل است. در یک طرف معادله چون بدهیها را افزایش دادیم، باید در طرف دیگر معادله هم داراییها را افزایش بدهیم تا این توازن همیشه برقرار باشد.

اساسا مهمترین کار حسابدارها اینست که مواظب این توازن باشند و همواره باید دقت کنند تا معادله حسابداری آنها ناتراز نشود.

قانون بدهکار و بستانکار


قانون بدهکار و بستانکار در حسابداری برخلاف اسم آن که غلط انداز است و در اصطلاح عامیانه اش کاربرد دیگری دارد، اساسا هیچ ارتباطی با معنای لغوی بدهکار و بستانکار ندارد.

در اینجا بدهکار یعنی سمت راست و بستانکار یعنی سمت چپ. فقط همین!!!

اساسا باید یک توصیه هم به دانشگاه های حسابداری بکنیم که این کلمه بدهکار و بستانکار را کلا از فرهنگ واژگان حسابداری حذف کنند و به جای آن کلمات سمت راست و سمت چپ را قرار بدهند. نود و نه درصد ابهامات در مورد حسابداری بر میگردد به این نامگذاری غلط که متاسفانه سالهاست ادامه پیدا کرده و به شدت رواج یافته است. البته ما هم به ناچار همین رویه را ادامه می دهیم تا زبان مشترک بین حسابدارها را رعایت کرده باشیم.

جدول زیر به شما نشان می دهد که هر کدام از انواع حسابها دارای یک سمت راست است که آن را "بدهکار" نامیده ایم و دارای یک سمت چپ است که آن را "بستانکار" نامیده ایم. حسابدارها طبق استاندارد حسابداری افزایش داراییها را در ستون بدهکار یا همان سمت راست داراییها ثبت می کنند و کاهش داراییها را در ستون بستانکار یا سمت چپ آن ثبت می کنند. در مورد سرمایه و بدهیها جریان عکس این حالت است. جدول زیر نحوه ثبت بدهکار و بستانکار را به شما نشان می دهد. دلیل این کار اینست که صرفا از نظر ریاضی معادله برقرار بماند. یعنی یک استاندارد است که صرفا باید به آن عادت کرد و رعایتش کرد.

داراییها = بدهیها + سرمایه
بدهکار بستانکار بدهکار بستانکار بدهکار بستانکار
افزایش کاهش کاهش افزایش کاهش افزایش


حالا کاری که شما باید انجام بدهید اینست که اولا در دفتر حسابتان مانند شکل یک T لاتین با خط کش یک T بکشید و سمت راست را بعنوان بدهکار در نظر بگیرید و سمت چپ را نیز بعنوان بستانکار در نظر بگیرید.

مثالی از ثبتهای دو طرفه در شکل T : ثبت سرمایه اولیه


شما امروز اقدام به افتتاح یک کسب و کار کرده اید. فرض کنیم 10 میلیون تومان سرمایه اولیه داشته اید و می خواهید با شیوه حسابداری دو طرفه این موضوع را در دفاترتان ثبت کنید.

داراییها = بدهیها + سرمایه
بدهکار بستانکار بدهکار بستانکار بدهکار بستانکار
افزایش کاهش کاهش افزایش کاهش افزایش
10 میلیون تومان 10 میلیون تومان

همانطور که دیدید چون سرمایه گذاری ما باعث افزایش سرمایه ما شده است، پس این افزایش سرمایه را طبق استاندارد های حسابدرای در ستون بستانکار ثبت کردیم.
از طرف دیگر سرمایه گذاری ما باعث افزایش داراییها نیز می شود، برای همین طبق استانداردهای حسابداری افزایش دارایی را در ستون بدهکار ثبت کردیم.

درختواره حسابها : نوع حساب، حسابهای کل، معین، تفصیلی


در حسابداری، حسابها را در یک ساختار درختواره ای نگهداری می کنند. در سطح اول این درختواره انواع حسابها قرار دارند که شامل "داراییها، بدهیها، سرمایه، درآمدها، و هزینه ها" می شوند.
حسابدارها معمولا می آیند و در زیر مجموعه هر کدام از این حسابها، حسابهای ریزتری نیز بصورت ساختار درختی معرفی می کنند. بعنوان مثال : "داراییهای جاری، موجودی نقد و بانک، صندوقهای ریالی، و ..."
مزیت معرفی این زیر حسابها در ساختار درختی اینست که بعدها می توانند گزارشات کلی و گزارشات جزئی از انواع حسابها را بگیرند. قبل از ورود کامپیوتر به دنیای حسابداری این نوع تفکیک ها را با دفاتر کل، دفاتر معین، و دفاتر تفصیلی، مدیریت می کردند. اما امروزه مدیریت این ساختارها و مدیریت ثبتهای مربوط به رویدادهای حسابداری با نرم افزارهای کامپیوتری انجام می شود و عملا کار حسابدارها بسیار ساده تر از قبل شده است.

چرا درآمدها و هزینه ها در معادله حسابداری نیستند؟


همانطور که خودتان هم تا بحال متوجه شده اید، در معادله حسابداری خبری از درآمدها و هزینه ها نبود. اما چرا؟ دلیل این مساله اینست که حسابهای درآمد و هزینه از نظر حسابداری، حسابهای موقت محسوب می شوند. حسابهای موقت در یک بازه زمانی خاص ثبتهای حسابداری را در خود نگهداری می کنند و بعد از طی شدن این بازه زمانی مانده آنها از هم جمع و تفریق می شود. اگر درآمدها از هزینه ها در آن بازه زمانی بیشتر باشد، یعنی در آن بازه زمانی مجموعه سود داشته است.

اگر هم هزینه ها بیشتر از درآمدها شوند، طبیعتا در آن بازه زمانی مجموعه زیان داشته است.

اگر مجموعه سود کرده باشد، به حساب سرمایه و طبیعتا حساب داراییها اضافه می گردد و اگر هم مجموعه زیان داشته باشد از حساب سرمایه و همینطور حساب داراییها کسر می گردد. حسابهای موقت در پایان بازه زمانی بسته می شوند. یه این بازه زمانی یک دوره مالی گفته می شود که معمولا آن را یکسال در نظر می گیرند.

ترازنامه چیست؟


ترازنامه همان معادله حسابداری می باشد. در واقع در هر دوره مالی کلیه حسابهای یک مجموعه را به تفکیک دارایی، بدهی، و یا سرمایه بودنش در یک لیست قرار می دهند و مانده آن حسابها را در آن لیست گزارش می کنند. معادله حسابداری در مورد این حسابها باید برقرار باشد و اگر برقرار نباشد حسابدارها باید به رفع اشکال بپردازند و ببینند که در کجای کار اشتباه داشته اند.

تصویر زیر ترازنامه یک شرکت را نشان می دهد. یکی از مهمترین خروجی های تمامی زحمات حسابداران یک مجموعه همین گزارشات مالی می باشد. الان یک شخص بیرونی می تواند با یک نگاه و ظرف چند دقیقه به وضعیت کلی شرکتی که ترازنامه اش منتشر شده است پی ببرد.

آموزش حسابداری به غیر حسابدارها فقط در یک جلسه
در ترازنامه بصورت دقیق مشخص می شود که اولا یک شرکت چقدر دارایی دارد. دوما، چقدر از این داراییها سرمایه شرکت می باشد و چقدرش مربوط به بدهیهای شرکت می باشد. یعنی خلاصه و چکیده آن چه که در مورد یک مجموعه مهم است در یک صفحه نمایان است.
همینطور اگر کمی با حسابها بیشتر آشنا باشید دقیقا متوجه خواهید شد که این میزان داراییهای شرکت، چه میزانش وجوه نقد است، چه میزانش در حسابهای بانکی شرکت است، چه میزان بصورت اسباب و اثاثیه شرکت می باشد، چه میزانش در اختیار شرکت نیست و در واقع حسابهای دریافتنی (مطالبات) شرکت می باشد. چه میزان از این داراییها بصورت موجودی کالا می باشد و ...

چرا حسابداری مهم است؟


استانداردهای حسابداری بعنوان یک زبان مشترک برای تجارت در سراسر جهان پذیرفته شده اند. از اینرو است که گزارشات استانداردی مانند ترازنامه در سراسر جهان یک معنا و مفهوم دارد. کسی که اندکی حسابداری بداند، می تواند از روی گزارش ترازنامه و همینطور سایر گزارشات استاندارد حسابداری (مثل گزارش سود و زیان) با یک نگاه از وضعیت کلی یک موسسه با خبر گردد. بعنوان مثال اگر شما قصد سرمایه گذاری در بورس را داشته باشید، خواهید دید که شرکتهایی که در بورس فعالیت می کنند موظف هستند ترازنامه و صورت سود و زیانشان را بصورت عمومی منتشر کنند، تا خریداران سهام با دانش کافی نسبت به وضعیت آن موسسه اقدام به خرید سهام کنند.


نمایش دیدگاه ها (5 دیدگاه)

دیدگاه خود را ثبت کنید:

انتخاب تصویر ویرایش حذف
توجه! حداکثر حجم مجاز برای تصویر 500 کیلوبایت می باشد.


دسته بندی مطالب خوش آموز