گربۀ من با وجود اینکه توسط انسانها بزرگ شده است، وقتی پای غذا به میان می آید هنوز هم به حسگرهای خودش اعتماد دارد. من اغلب کارهای عجیب او را نگاه می کنم: اول غذا را با دقت نگاه می کند؛ سپس آن را بو می کند، آن را لمس می کند و در نهایت یک تکه از آن را مزه می کند. سپس یا آن را می خورد یا اینکه با غرور و در حالی که دمش را بالا نگه داشته است، رها می کند، چرا که می داند غذای گربه ای که برای او خریده ام سم است. گربه ها گاهی اوقات می توانند پر از فیس و افاده باشند.





او باید از من متشکر باشد. من او را انتخاب نکردم، او مرا انتخاب کرد. او یک روز به خانۀ ما آمد و بعد از آن تصمیم گرفت که بماند. از آن روز تابحال من او را غذا داده ام. مطمئناً او بابت این نا سپاسی احمق است، اما چگونه باید بداند که شرکت غذای گربه و من آنچه را که برایش بهتر است انجام داده ایم؟

درست است، من واقعاً باور داشتم که یک شرکت غذای گربه بهتر از گربۀ من می داند که غذای محبوب او چیست. چقدر احمقانه! چقدر خودبینانه! من از گربه ام متشکرم که توجه مرا به اشتباهم جلب کرد.

امروزه ما بر روی غذاها برچسب تاریخ انقضا می زنیم. حیوانات وحشی نیازی به این کار ندارند، زیرا حسگرهایشان این کار را برایشان انجام می دهد. همینطور که یک غذای طبیعی فاسد می شود، ظاهرش، بو و حس آن تغییر می کند، و آن حسگر هایی که پیشتر در موردش صحبت کردیم آن را پس می زند.

بیایید یک سیب را در نظر بگیریم: آن پوست سفت و براق قهوه ای می شود و لکه های کپک روی آن ظاهر می شود؛ بوی شیرین و ظریف آن بسیار ناخوشایند و قوی می شود؛ گوشت تُرد آن نرم و خمیری شکل می شود. مزه اش نیز نفرت انگیز می شود، اما شما لازم نیست که این همه راه را بروید. سایر گیرنده ها شما به شما هشدارهای لازم را می دهند. در مواقع نادری که حس گرهای شما چیزی سمی را نادیده می گیرند، دستگاه گوارش شما هر کاری را که بتواند انجام می دهد تا سم را از طریق استفراغ یا اسهال از بدن بیرون کند.

درکش سخت است که چگونه طبیعت چنین دستگاه پیچیده ای را طراحی کرده است و تا زمانی که شیفتۀ یک سنجاب نشده بودم، حتی پی نبرده بودم که چنین چیزی وجود دارد. با تشکر از آن سنجاب، دریافتم که \(50\) سال اول زندگی ام را مشغول بازنویسی کردن حسگر هایم بوده ام. حقیقت زیبا اینست که:

غذاهایی که برای شما بهترند، بهترین طعم و بهترین بو را دارند. سم ها مزه و بوی وحشتناکی دارند.


گاهی اوقات دربارۀ حس ششم صحبت می کنیم. شما بالا و پایین خیابان را تماشا می کنید و هیچ خودرویی به چشمتان نمی خورد، اما همینکه می خواهید از خیابان رد شوید، چیزی شما را عقب نگه می دارد. در همان لحظه یک خودرو از آنجا عبور می کند، خودرویی که شما مطمئن بودید آنجا نبوده است. حس ششم شما نجاتتان می دهد. گاهی اوقات ما نگاه می کنیم اما نمی بینیم، گوش می دهیم اما نمی شنویم، لمس می کنیم اما حس نمی کنیم. اگر یکی از حس های ما خطا کند، بقیه مداخله می کنند. شما آن خودرو را ندیدید، اما شاید صدایش را شنیدید، حتی با وجود اینکه نتوانستید این حقیقت را آگاهانه ثبت کنید. عقل شما به شما می گوید که رد شدن از خیابان امن است، اما غریزه شما می دانست که امن نیست. غریزه حاصل سه میلیارد سال منطق طبیعی است، آن بزرگترین دانش موجود است. بدون غریزه هیچ موجودی زنده نمی ماند.

وقتی که با استفاده از روش من از شستشوی مغزی خلاص شدید، قادر خواهید بود بدون تجربه کردن هیچ تضادی بین ذهن و حس هایتان مشکل وزنتان را حل کنید، و نیازی هم ندارید که از قدرت ارادۀ تان استفاده کنید. با کمک منطق طبیعی، غریزه و راهنمای طبیعت، عدم اطمینان و گیجی ناپدید می شوند زیرا می دانید غذاهایی که شما را لاغر و خوش اندام نگه می دارند همان غذاهایی هستند که بهترین مزه را دارند: غذاهای محبوتان هستند.

یکی از بدترین چیزها دربارۀ مشکل وزن داشتن، مشکل اسکیزوفرنی است، یک مسابقۀ طناب کشی در ذهن شما که بین دو صدای متضاد برگزار می شود. از یک سو "من دوست دارم که لاغر، خوش اندام و سالم باشم."، از سوی دیگر "پسر، من عاشق کیک خامه ای هستم." ما قصد داریم یک سمت از این مسابقۀ طناب کشی را از بین ببریم، شما را آزاد کنیم تا بدون هیچ کشمکشی در وزن دلخواهتان باشید.

شما احتمالاً منتظر هستید تا دریابید که کدام غذاها در این راهنما پیشنهاد می شوند. لطفاً صبور باشید، خیلی زود به آنهم خواهیم رسید. ابتدا جنبه های دیگری از این راهنما وجود دارند که نیاز است درکشان کنید. یادتان می آید چگونه آن سنجاب می دانست که چه وقتی خوردن آن دانه ها را متوقف کند. راهنمای طبیعت نه تنها به ما می گوید چه چیزی را بخوریم، همچنین به ما می گوید چه زمانی و چه میزانی بخوریم. یادتان باشد که شما قادر خواهید بود به هر میزان که بخواهید، هر زمان که بخواهید، و هر چند دفعه که بخواهید، از غذاهای محبوبتان بخورید. بیایید ببینیم چگونه.

خلاصه

• حسگرهایمان به ما می گویند چه غذاهایی را بخوریم.
• غذاهایی که خوشمزه ترند برای شما بهترند.
• این باور که غذاهای ناسالم خوشمزه هستند یک توهم و نتیجۀ شستشوی مغزی است.
• اگر یکی از حس های شما غذایی را پس بزند، به آن توجه کنید!
• حس ششم نتیجۀ سه میلیارد سال منطق است.