خوش آموز درخت تو گر بار دانش بگیرد، به زیر آوری چرخ نیلوفری را


لذت بردن از غذا خوردن

لذت بردن از غذا خوردن
نویسنده : امیر انصاری
ما نیاز به خوردن داریم. به همین دلیل است که طبیعت خوردن را به شکل یک تجربۀ لذتبخش برای ما طراحی کرده است. در کلینیک های آلن کار ما از مشتری ها سوال می کنیم که چرا غذا می خورند. پاسخ های آنها شامل مواردی همچون "برای رفع خستگی"، "برای رها شدن از استرس"، "برای اینکه خودم را راحت کنم"، "برای اینکه به خودم یک پاداش بدهم" یا "فقط یک روتین را دنبال می کنم" می باشند. شایان ذکر است، همیشه مدتی طول می کشد تا هر شخصی به یک دلیل صحیح برای غذا خوردن اشاره کند.

سیستم یکپارچۀ سازمانی راهکار



شما زمانی خودرویتان را سوخت گیری مجدد می کنید که نشانگر سوخت خودرو به شما بگوید سوختتان رو به اتمام است. با خودتان فکر خواهید کرد که آیا طبیعت چیز مشابهی را برای ما فراهم کرده است. حقیقت زیبا اینست که این کار را کرده است: گرسنگی. مشکل اینست که ما از آن استفاده نمی کنیم. وقتی نوزاد هستیم می دانیم که کِی باید تغذیه را متوقف کنیم. نشانگر ما به ما می گوید که دیگر گرسنه نیستیم. همینطور که رشد می کنیم، توسط جامعه شستشوی مغزی می شویم تا ارتباطمان را با گرسنگی از دست بدهیم.

تصور کنید چیزی به زیبایی قلمرو حیوانات ساخته باشید. شما تمامی این حس های هوشمند را به آنها داده اید که قادرشان ساخته است کدام غذاها را باید بخورند. چگونه اطمینان حاصل می کنید که آنها غذاهای محبوبشان را در مقدار صحیح و در زمان صحیح بخورند؟ گرسنگی چیزی است که به حیوانات وحشی می گوید چه زمانی نیاز دارند تا سوخت گیری مجدد کنند و گرسنگی دلیل صحیح غذا خوردن ما می باشد.

کلمۀ "گرسنگی" مفهوم ضمنی قدرتمندی دارد. ما در ذهنمان این کلمه را با قحطی و تصاویری از کودکان گرسنه از کشورهای فقیر که قبلاً دیده ایم، پیوند می زنیم. در واقع گرسنگی یک مشکل نیست، مشکل عدم توانایی در برآورده کردن گرسنگی است. گرسنگی برای لذت بردن از غذا حیاتی است.

ما تمایل داریم که در چیزها اغراق کنیم. "دارم از گرسنگی می میرم" یک روش رایج برای گفتن اینست که احساس گرسنگی دارم. اگر تاکنون تجربۀ از گرسنگی مردن را داشته باشید، شک دارم که بتوانید اینقدر راحت از این جمله استفاده کنید.

احساس گرسنگی می کنید؟

بیشتر مردم در روز سه وعده غذا می خورند، یک وعده در صبح، یک وعده حوالی وسط روز، و یک وعده در شب. مردم برای توصیف این وعده های غذایی از کلمات مختلفی استفاده می کنند. من آنها را صبحانه، ناهار و شام می نامم.
اگر ناهار را از دست بدهیم، وقتی که به شام برسیم ممکن است بگوییم "دارم از گرسنگی می میرم" اما در واقعیت ما هیچ دردی احساس نمی کنیم. در واقع اگر فراموش کنیم که ناهار بخوریم، ممکن است تا دیروقت همان روز حتی متوجه اش هم نشویم، سیگنال گرسنگی در طول روز و زمانی در مغز ما به جریان می افتد که سوختی که موقع صبحانه مصرف کرده ایم به تدریج بسوزد، با این حال از هیچ نوع سختی رنج نخواهیم برد.

چند تکه از شواهد و مدارک وجود داشت که مرا به سمتی هدایت کرد که راز بودن در وزن مناسب را کشف کنم. اولی دیدن این بود که آن سنجاب خوردن دانه ها را متوقف کرد و شروع به ذخیره کردن آنها کرد. دومی درک این مطلب بود که گرسنگی احساسی نیست که باید از آن ترسید بلکه یک ابزار هوشمند است که با گفتن اینکه کِی و چقدر بخوریم زنده ماندن ما را تضمین می کند، در نتیجه در هر وعدۀ غذایی به ما لذت می دهد.

مهم است که درک کنیم گرسنگی چیز ترسناکی نیست. ارضا کردن حس گرسنگی یکی از عالی ترین لذت های زندگی است و مشروط بر اینکه راهنمای طبیعت و تمامی دستور العمل های من را دنبال کنید، چیزی است که می توانید در بقیۀ عمرتان هر روز از آن لذت ببرید.

نمایش دیدگاه ها (0 دیدگاه)

دیدگاه خود را ثبت کنید:

انتخاب تصویر ویرایش حذف
توجه! حداکثر حجم مجاز برای تصویر 500 کیلوبایت می باشد.