خوش آموز درخت تو گر بار دانش بگیرد، به زیر آوری چرخ نیلوفری را


گرسنگی و حسگرها

گرسنگی و حسگرها
نویسنده : امیر انصاری
احتمالاً با واژۀ فرانسوی "bon appetit" (اشتهایتان خوب باشد) آشنا باشید. دلیل اینکه فرانسوی ها برای شما اشتهای خوب آرزو می کنند اینست که آنها می دانند که هر چقدر گرسنگی شما بیشتر باشد، بیشتر از غذایتان لذت خواهید برد. آنها دریافته اند که ارتباط مستقیمی بین گرسنگی و مزه وجود دارد.

سیستم یکپارچۀ سازمانی راهکار



در فصل 9 آموختیم که ما یک حسگر داریم - ترکیبی از پنج حس ما - که به ما می گوید کدام غذا برای ما بهترین انتخاب است. این حسگر همچنین نقش مهمی در گفتن اینکه کِی گرسنه هستیم و چه وقتی و چقدر بخوریم، ایفا می کند.

شما حتماً خودتان هم این را تجربه کرده اید. یکبار در سرویس اتاق یک هتل یک غذای چینی سفارش دادم. ظاهر، بو و مزه اش لذیذ بود اما خیلی بیشتر از آن بود که تمامش کنم. وقتی که بعد از آن یک پیاده روی کردم و برگشتم، آن غذا هنوز آنجا بود، اما حالا ظاهر و بوی آن دلربایی اش را از دست داده بود و من میلی به مزه کردن آن نداشتم. در واقع، تا ماهها بعد از آن هیچ غذای چینی دیگری سفارش ندادم.

مزۀ غذا تنها وقتی خوب است که شما گرسنه باشید. در واقع، هر چقدر گرسنه تر می شوید، پرزهای چشایی شما آماده تر می شوند تا از بازۀ بیشتری از غذاها لذت ببرند. در رُمانی از "جیمز کلاول" با نام "موش پادشاه "، که دربارۀ زندانیان جنگی آمریکایی و انگلیسی در سنگاپور در طول جنگ جهانی دوم است، زندانی ها از موش ها طعم خوبی ساخته بودند، و آنها را به منظور بهره برداری از گوشتشان پرورش می دادند. این نشان می دهد که چگونه گرسنگی مفرط می تواند مزه ای از غذاها را برای ما لذیذ کند که در حالت عادی از آن نفرت داریم.

لذت واقعی خوردن به خاطر ارضاء حس گرسنگی است. شما ممکن است با این نظر مخالف باشید. از این گذشته، آیا ما از جشن هایی که در آن غذاها ما را محاصره کرده اند، لذت نمی بریم؟ خواه اینکه یک وعدۀ غذایی در رستوران همراه با دوستان باشد، یا اینکه مهمانی شام در خانه باشد، که به ما بهانه ای دهد تا میز را با بهترین ظروف چینی مان بچینیم، برخی از بهترین مناسبات اجتماعی حول محوریت غذا خوردن هستند. با این حال آیا اگر آنجا غذایی نمی بود، آیا فکر می کنید باز هم می توانستید از آن جشن لذت ببرید؟ البته که ما می توانیم از موقعیت های اجتماعی بدون خوردن هم لذت ببریم، اما نه وقتی که گرسنه باشیم. همچنین اینهم صحیح است که ما تنها زمانی از غذا خوردن لذت می بریم که گرسنه باشیم. مطمئناً ما ترجیح می دهیم که گرسنگی مان را با غذاهای محبوبمان فرو نشانیم، اما اگر بعد از اینکه سیر شدید به خوردن آنها ادامه بدهید، دیگر مزۀ خوبی نخواهند داشت، لذت بردن شما از آنها متوقف می شود و احساس ناخوشایندی می کنید. علاوه بر این، همانطور که در "موش پادشاه" دیدیم، اگر به حد کافی گرسنه باشید، حتی یک موش هم می تواند غذای لذیذی باشد.

سکس طراحی شده است تا به ما لذت بدهد به نحوی که ما تولید مثل کنیم و از بقاء گونۀ خودمان اطمینان حاصل کنید. خوردن طراحی شده است تا به ما لذت بدهد تا به عنوان یک فرد بقاء پیدا کنیم. ما را شستشوی مغزی داده اند تا باور کنیم در خوردن لذتی است که صرفاً به خاطر همان خوردن است. اما شما تنها زمانی از خوردن لذت می برید که گرسنه باشید، بنابراین لذت واقعی در ارضاء گرسنگی تان قرار دارد. حس ها، یا حسگر ما، غذاهای محبوب ما را شناسایی می کنند. سوراخ های بینی ما با رایحه های خوشبو پر می شوند؛ چشم های ما با رنگها و بافت موجود در بشقابمان جشن می گیرند؛ و پرزهای چشایی ما همزمان با لمس غذا توسط زبان ما تحریک می شوند. همۀ اینها به لذت پایان دادن به گرسنگی ما اضافه می گردند. اگر راهنمای طبیعت را دنبال کنید و غذاهای مناسب را در زمان های مناسب در مقادیر مناسب مصرف کنید، خوردن همان لذت عالی ای خواهد شد که به همان منظور طراحی شده است و شما به سادگی و ضمن لذت بردن از زندگی در وزن ایده آلتان نیز قرار خواهید داشت.

نمایش دیدگاه ها (0 دیدگاه)

دیدگاه خود را ثبت کنید:

انتخاب تصویر ویرایش حذف
توجه! حداکثر حجم مجاز برای تصویر 500 کیلوبایت می باشد.