طبیعت اطمینان حاصل کرده است که هر حیوانی غذاهای ایده آلش را داشته باشد و همچنین برای هر حیوانی غذاهای درجه دوم و درجه سومی را تدارک دیده است تا این اطمینان حاصل شود که تحت شرایط سخت آن موجود زنده بماند. به عنوان مثال، گوریل ترجیح می دهد که با میوه ها تغذیه کند. اما هنگامی که میوه موجود نباشد، برای زنده مانده سایر پوشش های گیاهی را می خورد. هرگاه که میوه دوباره موجود گردد، گوریل دوباره به آن بازگشت می کند، زیرا میوه غذای محبوبش است - غذایی که برای گوریل بهترین مزه را دارد.





آیا گوریل می داند که اگر چیزی نخورد خواهد مرد، و بنابراین یک تصمیم آگاهانه می گیرد که وقتی که میوه نباشد به سایر گیاهان مراجعه کند؟ یا اینکه به طور غریزی این کار را انجام می دهد؟ در واقع حسگر او راهنمایی اش می کند که برای تسکین گرسنگی اش چیز دیگری را بیابد. همچنان که گرسنه تر و گرسنه تر می شود، غذاهای دسته دوم و دسته سومش برایش خوشمزه تر و خوشمزه تر می شوند.

طبیعت اطمینان حاصل می کند که اگر غذاهای محبوب حیوانات موجود نباشند، آنها زنده بمانند. آن گوریل نیازی ندارد که تصمیم آگاهانه ای بگیرد. حسگر و گرسنگی اش این تصمیم را برای او می گیرند. به محض اینکه غذای محبوبش فراهم گردد به آنها بازگشت می کند، و این غذاهای درجه دوم و درجه سوم، هیچ مشکل بلند مدتی را ایجاد نمی کنند.

این برای آن گوریل خبر خوبی است. همچنین خبر خوبی برای ما است. همانطور که طبیعت غذاهای محبوبمان را برای ما تدارک دیده است، همچنین به ما اجازه داده است که حاشیۀ آزاده انه ای از خطاها داشته باشیم. مادامیکه غذاهای اصلی که برایمان طراحی شده است را مصرف می کنیم، می تونیم غذاهای ناسالمی را هم مصرف کنیم و هیچ مشکل جدی هم برایمان پیش نیاید.

این چیزی است که من آن را حاشیۀ ناسالم می نامم و یک بخش حیاتی در روش من است. برخلاف رژیم ها، شما هرگز مجبور نیستید با خودتان فکر کنید "من اجازه ندارم این یا آن را بخورم". هیچ محدودیت سفت و سختی وجود ندارد و بخش عمده ای از آنچه که می خورید غذاهای محبوبتان خواهند بود که طبیعت برای شما تدارک دیده است.

در این مرحله باید برایتان روشن سازم که منظور من از غذاهای ناسالم چه هستند. برای بیشتر مردم معنای آن فست فود، شیرینی، کیک، - انواع غذاهایی که کارشناسان تغذیه تمایل دارند بپذیرند برای ما بد هستند - و از این قبیل مواردند. تعریف من از غذای ناسالم هر چیزی است که در وضعیت طبیعی خودش نباشد، هر چیزی که دستکاری شده باشد.

با تولید انبوه غذاهای فرآوری شده، خوردن غذاهای ناسالم برای بسیاری از ما عادی شده است، و غذاهای محبوب ما تبدیل به غذاهای دست دوم مان شده اند. با روش من ما این شستشوی مغزی را معکوس می کنیم تا به سیگنال های طبیعی بدنمان گوش دهیم. هنگامی که غذاهای محبوبتان را می خورید، خوبی آنها را با بدنتان حس خواهید کرد، نه اینکه مانند غذاهای ناسالم دربارۀ آسیبی که به شما خواهند زد احساس گناه کنید. سپس هرگاه که غذا می خورید از این احساس تندرستی لذت خواهید برد.

خلاصه

• نشانگر و حسگر شما به شما خواهند گفت که چه زمانی گرسنگی شما برآورده شده است. آن موقع زمانی است که خوردن را متوقف می کنید.
• کمبود مواد مغذی در غذا منجر به پرخوری می شود.
• احساس سیری تنها با خوردن غذاهای صحیح حاصل می گردد.
• آهسته غذا بخورید تا به مواد مغذی فرصت ثبیت در بدنتان را بدهید.
• ما شستشوی مغزی شده ایم که پرخوری کنیم.
• حاشیۀ غذاهای ناسالم را درک کنید.