خوش آموز درخت تو گر بار دانش بگیرد، به زیر آوری چرخ نیلوفری را
Listening 1.50
در اینجا متن فایل صوتی 1.50 از کتاب American English File 2 را همراه با ترجمۀ آن و همینطور خود فایل صوتی اش در اختیار دارید.
\(\text{1.50}\)
حنا: آیا معمولاً موقع عبور از خیابان نگاه نمی کنی؟ نزدیک بود باهات تصادف کنم. تا دقیقۀ آخر ندیدمت.
جمی: متاسفم! هی حنا منم. جمی هستم.
حنا: جمی! اینجا چکار می کنی؟ نزدیک بود بکشمت!
جمی: مشغول خرید چیزی بودم. عجله داشتم و برای همین بدون اینکه نگاه کنم از خیابان رد می شدم.
حنا: یالا. سوار شو!
راوی: حنا و جمی به سمت کافی شاپ رفتند. روی صندلی معمولشان نشستند و دو فنجان قهوه سفارش دادند.
پی خدمت: بفرمایید. دو کاپوچینو.
حنا/جمی: متشکرم.
حنا: چه شبی بود! نزدیک بود بکشمت.
جمی: خوب، منو نکشتی، با این حساب مشکل چیه؟
حنا: تو خیابان بریج چکار داشتی؟ من فکر می کردم که اینجا در کافی شاپ منتظرم باشی.
جمی: به سالن تئاتر رفته بودم تا این بلیط های کنسرت گروه اسکاتینگ فور گرلز را بخرم. می دونم که می خوای به کنسرتشون بری. و بلیط ها برای روز پانزدهم اکتبر است- شنبۀ بعد. سالگرد آشنایی ما.
حنا: سالگرد آشنایی ما؟
جمی: بله. سه ماه از اولین ملاقاتمان می گذرد. ما در پانزدهم جولای روز شنبه همدیگر را ملاقات کردیم. یادت میاد؟
حنا: خدای من، جمی! باورم نمیشه که روز دقیقش یادت باشد! چقدر رومانتیک! خیلی شانس آوردم که در آن خیابان با تو تصادف نکردم...
\(\text{1.50}\)
پایان خوش
راوی: ناگهان مردی از این سو به آنسوی خیابان دوید. او یک کت مشکی پوشیده بود و برای همین حنا او را در وهلۀ اول ندید. او سریعاً پایش را روی ترمز فشرد. او درست به موقع متوقف شد. از ماشینش بیرون آمد و سر آن مرد فریاد زد.حنا: آیا معمولاً موقع عبور از خیابان نگاه نمی کنی؟ نزدیک بود باهات تصادف کنم. تا دقیقۀ آخر ندیدمت.
جمی: متاسفم! هی حنا منم. جمی هستم.
حنا: جمی! اینجا چکار می کنی؟ نزدیک بود بکشمت!
جمی: مشغول خرید چیزی بودم. عجله داشتم و برای همین بدون اینکه نگاه کنم از خیابان رد می شدم.
حنا: یالا. سوار شو!
راوی: حنا و جمی به سمت کافی شاپ رفتند. روی صندلی معمولشان نشستند و دو فنجان قهوه سفارش دادند.
پی خدمت: بفرمایید. دو کاپوچینو.
حنا/جمی: متشکرم.
حنا: چه شبی بود! نزدیک بود بکشمت.
جمی: خوب، منو نکشتی، با این حساب مشکل چیه؟
حنا: تو خیابان بریج چکار داشتی؟ من فکر می کردم که اینجا در کافی شاپ منتظرم باشی.
جمی: به سالن تئاتر رفته بودم تا این بلیط های کنسرت گروه اسکاتینگ فور گرلز را بخرم. می دونم که می خوای به کنسرتشون بری. و بلیط ها برای روز پانزدهم اکتبر است- شنبۀ بعد. سالگرد آشنایی ما.
حنا: سالگرد آشنایی ما؟
جمی: بله. سه ماه از اولین ملاقاتمان می گذرد. ما در پانزدهم جولای روز شنبه همدیگر را ملاقات کردیم. یادت میاد؟
حنا: خدای من، جمی! باورم نمیشه که روز دقیقش یادت باشد! چقدر رومانتیک! خیلی شانس آوردم که در آن خیابان با تو تصادف نکردم...
لیست دوره های آموزش زبان در سایت خوش آموز
لیست کتاب های دو زبانه در سایت خوش آموز
- دورۀ رایگان آموزش انگلیسی با کتاب امریکن انگلیش فایل (American English File)
- ترجمۀ رایگان کتاب Essential Grammar in Use
- یادگیری انگلیسی آمریکایی-مکالمات و دیالوگ های روزمره
لیست کتاب های دو زبانه در سایت خوش آموز
نمایش دیدگاه ها (0 دیدگاه)
دیدگاه خود را ثبت کنید: