خوش آموز درخت تو گر بار دانش بگیرد، به زیر آوری چرخ نیلوفری را
book 4000 essential english words 1 - Unit 3 - Word List & Exercise
alien
خارجی(موجود فضایی) بیگانه موجودی است از جهانی دیگر
An alien is a creature from a different world.
-►The alien came in peace.
بیگانه در صلح آمد.
among
در میان، میان
If you are among certain things, they are all around you.
-►There was a red apple among the green ones.
اگر شما در میان چیزهای معینی باشید، همه آنها در اطراف شما هستند.
در میان سیب های سبز یک سیب قرمز بود.
chart
چارت، نمودار
A chart is a list of information.
-► We used a chart to see how we had improved.
یک نمودار، لیستی از اطلاعات است.
ما از نمودار استفاده کردیم تا مشاهده کنیم که چطور رشد کردیم.
ClOUd
ابر
A cloud is a group of water drops in the sky.
-►The sky was filled with white clouds.
ابر گروهی از قطرات آب در آسمان است.
آسمان از ابرهای سفید پر شده بود.
comprehend
متوجه شدن، درک کردن
To comprehend something is to understand it.
-►Henry could not comprehend the message.
متوجه شدن چیزی به معنای درک و فهمیدن آن است.
هنری نتوانست پیغام را متوجه شود.
describe
توصیف، شرح
To describe is to say or write what someone or something is like.
-►They described their tree as colorful with gold ribbon and a star.
شرح دادن گفتن یا نوشتن چگونگی کسی یا چیزی است.
آنها درختشان را رنگی با روبان طلایی و یک ستاره توصیف کردند
ever
همیشه و همواره
Ever means at any time.
-►Going skiing last winter was the most fun I’ve ever had
همیشه به معنی در هر زمانی است.
اسکی رفتن زمستان قبلی سرگرم کننده ترین چیزی بود که من تا حالا داشتم.
fail
عدم موفقیت، شکست، نافرجام
To fail means you do not succeed in what you try to do.
-►Since he failed to get the job, he was sad.
شکست به معنی موفق نبودن شما در کاری که می خواهید انجام دهید.
او از آنجایی که نتوانست کاری پیدا کند، ناراحت بود.
friendly
دوستانه، مهربان
Friendly is behaving in a pleasant, kind way toward someone.
-► The friendly animals came up to the girl.
دوستانه، رفتار و منشی مهربانانه و خوشایند نسبت به شخصی است.
حیوانات مهربان پیش دختر آمدند.
grade
درجه، نمره، رتبه
A grade is a score or mark given to someone’s work.
-► I managed to get good grades on my report card.
درجه، امتیاز یا نمره ای است که به کار کسی داده می شود.
من موفق شدم نمرات خوبی را در کار گزارش خود بگیرم.
instead
به جای، در عوض
Instead means in place of.
-► He ate the carrot instead of the ice cream.
در عوض به معنی به جای است.
او به جای بستنی هویج را خورد.
library
کتابخانه
A library is a place where you go to read books.
-►The library at school is full of books.
کتابخانه جایی است که برای خواندن کتاب به آنجا می روید.
کتابخانه ی مدرسه پر از کتاب است.
planet
سیاره
A planet is a large round thing in space.
-►Saturn is the planet with the ring around it.
سیاره یک چیر گرد بزرگ در فضاست.
زحل سیاره ای با حلقه ای دور آن است.
report
گزارش
A report is something students write for school.
-►Karen had trouble writing her report.
گزارش چیزی است که دانش آموزان برای مدرسه می نویسند.
کارن در نوشتن گزارشش مشکل داشت.
several
چندین
Several is more than two but not many.
-►He had to read several books for class.
چندین، بیش از دو تاست ولی زیاد نیست.
او مجبور بود چند کتاب برای کلاس(ش) بخواند.
solve
حل کردن، رفع کردن
To solve something is to find an answer to it.
-►All the students could easily solve the math problem.
رفع چیزی یعنی پیدا کردن جواب برای آن است.
همه دانش آموزان می توانند به راحتی مسئله ریاضی را حل کنند
suddenly
ناگهانی، یهویی
If something happens suddenly, it happens quickly and unexpectedly.
-►I was suddenly surprised by the cake my friends brought me.
اگر چیزی ناگهانی رخ دهد، سریعا و غیرمنتظره رخ می دهد.
من ناگهان از کیکی که دوستانم برایم آوردند سورپرایز شدم.
Suppose
فرض کردن، حدس
To suppose is to guess.
-►I suppose I should go home now.
فرض کردن، حدس زدن است.
به گمونم الان باید خونه برم.
universe
جهان، هستی، کائنات
The universe is the known or supposed objects in space.
-► The universe is so large that it cannot be measured.
کائنات، اشیا شناختهشده یا فرضی در فضا است.
جهان آنقدر بزرگ است که نمی توان آن را اندازهگیری کرد.
view
نظر، نما، دیدن
To view is to look at something.
-►Michael likes to view himself in the mirror.
نظر، یعنی نگاه کردن، مشاهده کردن چیزی است.
مایکل دوست دارد خودش را درآینه ببیند
حالا با توجه به لغات جدیدی که یاد گرفتید، به تمرینات زیر پاسخ دهید.
پاسخنامه تمرینات:
نمایش دیدگاه ها (0 دیدگاه)
دیدگاه خود را ثبت کنید: