در اینجا متن فایل صوتی \(\text{2.23}\) از کتاب American English File 2 را همراه با ترجمۀ آن و همینطور خود فایل صوتی اش در اختیار دارید.





\(\text{2.23}\)


مجری: مایلم به دو تا از این نوجوانان که به برنامۀ ما آمده اند خوش آمد بگویم، آلیس و دنیل، که هر دو \(17\) ساله هستند، و هر دوی آنها مراقب خانوادۀ شان هستند.
آلیس/دنیل: سلام.
مجری: شما از چه کسانی مراقبت می کنید؟
آلیس: من مراقب مادرم هستم. او بیماری \(\text{M.E.}\) دارد، او همیشه احساس خستگی دارد و نمی تواند بخوبی راه برود. همچنین از خواهر و برادر کوچکترم نیز مراقبت می کنم. برادرم شش ساله و خواهرم چهار ساله است.
دنیل: من هم مراقب مادرم هستم. او هفت سال پیش یک تصادف شدید داشت و نمی تواند راه برود. همچنین از خواهر کوچکترم نیز مراقبت می کنم.
مجری: هر دوی شما کلی کارهای خانه انجام می دهید. دقیقاً چه کارهایی می کنید؟
آلیس: در یک روز معمولی، صبح زود از خواب بیدار می شوم و لباس ها را اتو می کنم. بعد از مدرسه گاهی اوقات مادرم را با ویلچر به فروشگاه می برم. شب ها پدرم شام درست می کند - آشپزی من زیاد خوب نیست! اما من مراقبم که برادر و خواهرم شامشان را بخورند و بعد آنها را به تختخوابشان می برم.
دنیل: روز من هم نسبتاً مشابه است. من هم خانه را تمیز می کنم و لباس ها را اتو می کشم اما علاوه بر آن آشپزی می کنم و خرید نیز انجام می دهم. چهار سال پیش پدرم ما را ترک کرد و بنابراین ما پدر نداریم. من خواهرم را به مدرسه اش می برم و مراقب هستم که حال مادرم خوب باشد. من مجبورم که هر شب او را ماساژ بدهم.
مجری: در مورد شیوۀ زندگی تان چه حسی دارید؟
آلیس: برایم زیاد مهم نیست که از مادرم مراقبت می کنم. او بیمار است و به کمک من نیاز دارد. اما گاهی اوقات از اینکه نمی توانم بیرون بروم اندکی احساس ناراحتی می کنم زیرا در خانه کارهایی است که باید انجام دهم. و گاهی اوقات هم از دوستان مدرسه ام عصبانی می شوم. آنها مشکلاتی را که من در خانه دارم درک نمی کنند. تنها چیزی که آنها به آن فکر می کنند لباس ها، پسرها، و بیرون رفتن است.
دنیل: من آنچه را که انجام می دهم دوست دارم، چون مراقب مادرم هستم، و همزمان به خواهرم نیز کمک می کنم. البته درست است که زیاد نمی توانم بیرون بروم، زیرا نیاز دارم که بیشتر وقتم را در خانه صرف کنم. گاهی اوقات با دوستانم بیرون می روم، اما دوست ندارم مادرم را تنها بگذارم. همیشه اطمینان حاصل می کنم که موبایلم همراهم باشد. اگر مادرم چیزی نیاز داشته باشد به من زنگ می زند و من به خانه بر می گردم. این برای من مشکلی نیست. فقط بخشی از زندگی من است.
مجری: هر دوی شما کار بزرگی انجام می دهید. از اینکه به برنامۀ ما آمدید خیلی متشکریم.