خوش آموز درخت تو گر بار دانش بگیرد، به زیر آوری چرخ نیلوفری را


متن انگلیسی درباره تعطیلات تابستان - نمونه ترجمه شده

متن انگلیسی درباره تعطیلات تابستان  - نمونه ترجمه شده
یکی از بهترین راه های تقویت رایتینگ در انگلیسی اینست که تلاش کنید متن های انگلیسی را بنویسید. اما قطعاً برای شروع کار سختی است که بخواهید یک دفعه نوشته هایی را در موضوعات مختلف به نگارش در بیاورید. پس باید چه کرد؟ راه حل اینست که به صورت موضوعی، روی موضوعات خاصی تمرکز کرد و دربارۀ آن ابتدا خواند و الگو برداری کرد و بعد تلاش برای نوشتن را آغاز کرد. قطعاً بدون الگو و مثال راه به جایی نخواهید برد. در اینجا تمرکز ما روی موضوع تعطیلات تابستان است و سعی داریم تا با ارائه متن هایی دربارۀ این موضوع همراه با ترجمۀ آنها در این مسیر کمک حال شما باشیم. اگر به دنبال مرجع آموزشی کامل و خوبی برای ارتقاء مهارت رایتینگ انگلیسی تان می باشید، آموزش ارتقای مهارت Writing و Reading در آزمون های زبان انگلیسی محل خوبی برای شروع می باشد.

متن 1: تعطیلات تابستانی من


MY SUMMER VACATION

By Tyler Ritchie

Whoosh! Whoosh! Went the waves washing upon the beautiful coast of Destin, Florida.

This summer my sister and I went to see my dad in Gulfport, Mississippi. We did many fun things together. We went fishing, and we went to the USS Battleship State Park in Pascagoula. But my most favorite trip this summer was to Destin, Florida!

We drove for 4 hours to see the magnificent white, sandy beaches and the clear blue waters. That afternoon after we got there, we got a hotel and unpacked. As soon as we got done, we rushed straight to the beaches. After a while we went back to our hotel and got changed to go to a place called Fudpuckers. Not only did they have excellent grouper (a bass in the ocean), but they also had a real live alligator show with about 20 alligators! It was by far the best restaurant I have gone to because it was the only one where you got to go feed and watch alligators while you’re eating. After we finished eating, we went back to the hotel to get some sleep.

The next morning we went snorkeling. It was really cool at first I was nervous but after a while I liked it. My favorite part of it was when I saw these little blue and green fish swimming with us. After we got tired of it we started swimming. Later my dad and I went snorkeling again and saw a little nurse shark! I ran like my life depended on it because I figured if one shark was here, there should be another one close by.

We went back inside to get some rest and eat while my dad went to a meeting. After they came back we went to go eat at a place called Captain Alls and it was right on the water. While we were waiting on a table we saw what I thought was a shark but my dad told me it was just a dolphin.

On our last day we went back to the beach and swam for a while until we started getting stung by jelly- fish. My dad told me that all the jellies are coming up because of hurricane Ike is pushing them up. We stayed there for 5 hours getting in every now and then. Then my sister said she’s done swimming and was going to play in the sand. But the funniest thing of all is when a huge wave pushed a jellyfish upon the beach and got her foot. If you thought you’ve seen someone scream and holler so loud at the top of their lungs, you must be mistaken because this was the real deal. I was literally rolling on the beach laughing so hard that I started choking over my own spit. I don’t think I’ll ever forget the way she ran around kicking her foot in the air and trying to wash her foot off at the showers on the beaches. A little after noon we left and checked out of our hotel and started our journey back to home in Gulfport, Mississippi.

This is one memory I’ll always have with me. I don’t think I’ll never forget this summer and my trip to Destin, Florida.

تعطیلات تابستانی من

نوشتۀ تایلر ریچی
شییی (صدای موج)! شییی! امواج ساحل زیبای دستین در فلوریدا را شستشو دادند.

امسال تابستان من و خواهرم برای دیدن پدرم به گلف پورت در می سی سی پی رفتیم. کلی کارهای جالب با یکدیگر انجام دادیم. به ماهیگیری رفتیم، و به پارک "یواس اس بتل شیپ استیت" در "پاسکاگولا" رفتیم. اما محبوب ترین سفر من در تابستان امسال، سفر به دستین در فلوریدا بود!

ما \(4\) ساعت رانندگی کردیم تا ساحل های شنی سفید رنگ و آب های آبی شفاف و شگفت انگیز آنجا را ببینیم. در بعدازظهری که به آنجا رسیدیم به هتل رفتیم و وسایلمان را چمدان ها در آوردیم. به محض اینکه رسیدیم مستقیماً به سمت سواحل رفتیم. بعد از مدتی به هتلمان برگشتیم و محلمان را تغییر دادیم تا به جایی بنام "فادپاکرز" برویم. آنها نه تنها ماهی های گرمسیری عالی ای داشتند، علاوه بر آن یک نمایش زندۀ از تمساح ها داشتند که چیزی حدود \(20\) تمساح در این نمایش حضور داشتند! این رستوران با فاصلۀ زیاد از سایر رستوران ها، بهترین جایی بود که تا بحال غذا خورده بودم، زیرا نه تنها خودتان می توانستید غذا بخورید بلکه همزمان با غذا خوردن خودتان، غذا خوردن تمساح ها را نیز تماشا کنید. بعد از اینکه غذایمان را خوردیم به هتل برگشتیم تا کمی بخوابیم.

صبح روز بعد برای غواصی رفتیم. خیلی با حال بود، اولش کمی استرس داشتم اما بعد از مدتی از آن خوشم آمد. بخش مورد علاقۀ من آنجا بود که می دیدم ماهی های کوچک آبی و سبز همراه با ما شنا می کردند. بعد از اینکه از غواصی خسته شدیم، شروع به شنا کردیم. بعداً من و پدرم دوباره به غواصی رفتیم و یک کوسۀ پرستار کوچک دیدیم! من طوری فرار می کردم که انگار کل زندگی من به آن بستگی دارد، زیرا می دانستم که اگر یک کوسه ایجا باشد، یعنی کوسه های بیشتری در این حوالی هستند.

در حالی که پدرم در یک جلسه بود ما به داخل هتل برگشتیم تا کمی استراحت کنیم و غذا بخوریم. بعد از اینکه آنها برگشتند ما برای غذا خوردن به محلی بنام "کاپیتان آلز" رفتیم که درست روی آب بود. در حالی که ما در میزمان منتظر غذا بودیم آنچیزی را که فکر می کردم کوسه است، دوباره دیدم اما پدرم به من گفت که آن فقط یک دلفین است.

در آخرین روز تعطیلاتمان دوباره به ساحل رفتین و برای مدتی شنا کردیم تا اینکه متوجه شدیم عروس های دریایی (ژله ماهی ها) ما را نیش می زنند. پدرم به من گفت عروس های دریایی به دلیل طوفان "آیک" بالا آمده اند، زیرا طوفان آنها را رو به بالا هل می دهد. ما به مدت \(5\) ساعت آنجا در حال رفت و آمد بودیم. بعد خواهرم گفت که از شنا کردن خسته شده است و می خواهد با شن ها بازی کند. اما جای خنده دارش این بود که یک موج بزرگ یک عروس دریایی را از آب بیرون انداخت و روی پای خواهرم افتاد. اگر فکر می کنید تابحال کسی را دیده اید که داد و فریاد راه انداخته است و با تمام وجودش فریاد می زند، اشتباه می کنید، چون سر و صدای واقعی را ندیده اید. من روی ساحل خنده کنان غلت می زدم و آنقدر شدید می خندیدم که آب دهانم به گلویم پرید و کم مانده بود خفه شوم. فکر نمی کنم هرگز آن مدل دویدن او را فراموش کنم که در حال دویدن پاهایش را به هوا پرتاب می کرد و سعی داشت که پاهایش را زیر دوش ساحل بشورد. کمی بعد از ظهر ما برگشتیم و با هتل تسویه کردیم و شروع به سفرمان به سمت خانه در گلف پورت می سی سی پی کردیم.

این خاطره ای است که برای همیشه با من خواهد ماند. فکر نمی کنم که هرگز این تابستان و سفری را که به دستین در فلوریدا داشته ام را فراموش کنم.

اگر در زمینۀ چگونگی نگارش مقاله به زبان انگلیسی دنبال منابعی می گردید آموزش نگارش مقاله علمی به زبان انگلیسی در فرادرس منبع بسیار خوبی برای شما می باشد.

متن انگلیسی درباره تعطیلات تابستان

متن 2: یک تعطیلات تابستانیِ عالی


A great summer vacation

I just returned from the greatest summer vacation! It was so fantastic, I never wanted it to end. I spent eight days in Paris, France. My best friends, Henry and Steve, went with me. We had a beautiful hotel room in the Latin Quarter, and it wasn’t even expensive. We had a balcony with a wonderful view.

We visited many famous tourist places. My favorite was the Louvre, a well-known museum. I was always interested in art, so that was a special treat for me. The museum is so huge, you could spend weeks there. Henry got tired walking around the museum and said “Enough! I need to take a break and rest.”

We took lots of breaks and sat in cafes along the river Seine. The French food we ate was delicious. The wines were tasty, too. Steve’s favorite part of the vacation was the hotel breakfast. He said he would be happy if he could eat croissants like those forever. We had so much fun that we’re already talking about our next vacation!

یک تعطیلات تابستانی عالی


من به تازگی از بهترین تعطیلات تابستانی برگشته ام! خیلی فوق العاده بود، دوست داشتم هیچ وقت تمام نشود. من هشت روز را در پاریس در فرانسه سپری کردم. بهترین دوستانم هنری و استیو همراه من بودند. ما یک اتاق زیبا در هتلمان در "لاتین کورتر" داشتیم، و تازه گران هم نبود. ما یک بالکن با منظره ای محشر داشتیم.

ما از جاهای توریستی معروفی بازدید کردیم. مکان مورد نظر من موزۀ معروف لوور بود. من همیشه به هنر علاقه داشتم و برای همین آنجا برای من فوق العاده لذت بخش بود. موزه آنقدر بزرگ بود که می توانستی هفته ها در آنجا وقت بگذرانی. هنری از راه رفتن در موزه خسته شد و گفت: "بس است! من نیاز دارم که کمی استراحت کنم."

ما کلی استراحت کردیم و در کافه های کنار رودخانۀ "سن" نشستیم. غذاهای فرانسوی که ما خوردیم لذیذ بودند. شراب های آنجا نیز خیلی خوشمزه بودند. محبوب ترین قسمت سفر برای استیو صبحانۀ هتل بود. او گفت خیلی خوشبخت خواهد شد اگر بتواند کروسان هایی مانند آن را برای همیشه بخورد. ما آنقد خوشگذراندیم که همین الان مشغول صحبت برای تعطیلا بعدی خودمان هستیم!

متن انگلیسی درباره تعطیلات تابستان

آرزوهای تعطیلات تابستانی


تعطیلات تابستانی یک فرصت عالی برای تازه کردن روح و ذهن ما است. اگر می خواهید برای هر یک از اعضای خانواده، دوستان، همکاران، معلمان، دانش آموزان و ... تعطیلات تابستانی خوبی را آرزو کنید اما نمی دانید چه بنویسید، می توانید از این آرزوها و پیام ها که در ادامه آمده اند استفاده کنید. برای آنها تعطیلات شادی را آرزو کنید تا بتوانند با ذهنی شاد و روحیه ای عالی از تعطیلات برگردند.

Happy Summer Vacation


I wish you a good summer. May you have a great time with your family.

I wish you a happy summer. Eat fresh juice and have a great summer.

Enjoy your summer vacation and come back fast. We will keep piles of work for you.

May this summer brings lots of happiness to your life. Wish you have a great summer.

Finally the summer vacation is here. I hope you will have a great time with your family.

Happy summer vacation, don’t come back with empty hands. Jokes apart, enjoy your summer.

Happy summer holidays. Enjoy the summer with your close ones.

May this vacation bring you lots of good memories. Happy summer vacation.

Don’t enjoy too many juicy fruits, or else diabetes will get you. Best wishes for the summer holidays.

It’s already summer so please stop being hot now. Have a nice summer.

I wish you all the best for your summer vacation. May all the happiness in the world embrace you, let your fun be unlimited with friends and family. Bon voyage!

I love the summer, and you are the best person to spend it with. Thanks for being my hot weather partner.

I hope your vacation gives you the pleasure you need so that you don’t have to think of any problems back at home. Happy summer holidays.

تعطیلات تابستانی مبارک


تابستان خوبی را برایت آرزو می کنم. امیدوارم اوقات خوبی را با خانواده ات سپری کنی.

تابستان خوبی را برایت آرزو می کنم. آب میوۀ تازه بخور و تابستانی عالی داشته باش.

از تعطیلات تابستانت لذت ببر و زود برگرد. ما کلی کار برای تو جمع کردیم.

امیدوارم که این تابستان برایت کلی شادی به ارمغان بیاورد. تابستان خوبی را برایت آرزو می کنم.

بالاخره تعطیلات تابستانی از راه رسید. امیدوارم در کنار خانواده اوقات خوبی داشته باشید.

تعطیلات تابستانی مبارک، دست خالی برنگرد. از شوخی گذشته، از تابستان لذت ببر.

تعطیلات تابستانی مبارک. با نزدیکانت از تابستان لذت ببر.

امیدوارم تابستان امسال برایت کلی خاطرۀ خوب بجا بگذارد. تعطیلات تابستانی مبارک.

بیش از حد از آب میوه های تازه لذت نبر، در غیر اینصورت ممکن است دیابت بگیری. با آرزوی بهترین ها اوقات برای تعطیلات تابستانی ات.

الان تابستونه، پس از لطفاً از گرمای هوا دست نکشید. تابستان خوبی داشته باشید.

برایت بهترین تعطیلات تابستانی را آرزومندم. امیدوارم تمام شادی های جهان شما را در آغوش بگیرند، بگذار سرگرمی هایت در کنار دوستان و خانواده نامحدود باشند. سفر خوش!

من این تابستان را دوست دارم، و شما بهترین فردی هستید که می توانم تابستان را با آن بگذرانم. ممنون که شریک هوای گرم من هستید.

امیدوارم تعطیلات آنقدر به شما خوش بگذرد که مجبور نباشید به مشکلاتی که موقع برگشتن به خانه خواهید داشت فکر کنید. تعطیلات تابستانی مبارک.

متن انگلیسی درباره تعطیلات تابستان
اگر نیاز به تقویت مهارتهای گرامری تان در زبان انگلیسی می باشید، پیشنهاد ما به شما آموزش گرامر زبان انگلیسی سطح پایه (A1) - به زبان فارسی در فرادرس می باشد.

بازدید از آمریکا


Seeing America


When I was a child-one of five-our parents left nothing to chance when preparing for our summer vacation. Lists were made and trunks packed weeks in advance. On the morning of the trip, a final check was made. When everything was deemed ready, we piled into the station wagon and began the six-hour drive. Then, sometime into the trip, our mother realized that something was missing: one of my sisters. We drove back home, where my father found her sitting on the toilet. -George Doscher, Hillsborough, New Jersey

دیدنِ آمریکا


وقتی که بچه بودم - یکی از پنج فرزند - هنگامی که برای یک سفر تابستانی به آمریکا آماده می شدیم، خانوادۀ ما هیچ چیزی را به شانس واگذار نکردند. هفته ها قبل از سفر لیست ها آماده شد و پیشاپیش چمدان ها بسته شدند. در صبح روز سفر، بررسی نهایی را هم انجام دادیم. وقتی که همه چیز آماده به نظر می رسید، همه چیز را در ماشین "استیشن واگن" مان چیدیم و رانندگی شش ساعتۀ مان را آغاز کردیم. وسط راه مادرم متوجه شد که چیزی کم است: یکی از خواهر هایم. ما با ماشین به خانه برگشتیم، پدرم او را که در توالت نشسته بود پیدا کرد.
- جورج دوشر، هیلزبور، نیوجرسی

ماه عسل با پدر شوهر و مادر شوهر


Honeymoon with the in-laws


After my husband and I were married, my in-laws offered to pay for our honeymoon. Visions of Hawaii or Mexico came to mind. Not quite. They told us we were heading to Disney World. Not only that, but since they’d always wanted to go, they were coming along. Turns out, my mother-in-law’s two best friends also always wanted to go to Disney World, as did their three kids, not to mention my sister-in-law and her husband. I can’t say a lot of honeymooning went on. -Cristina Beitz, El Cajon, California

ماه عسل با پدر شوهر و مادر شوهر


بعد از اینکه با شوهرم ازدواج کردم، مادر شوهر و پدر شوهرم به ما پیشنهاد کردند که هزینۀ ماه عسلمان را پرداخت خواهند کرد. چشم اندازهایی از هاوایی یا مکزیک به ذهن من آمد. البته اینطور نشد. آنها به ما گفتند که به دیزنی ورلد می رویم. اما همش این نبود، آنها گفتند از آنجا که خودشان هم همیشه دوست داشته اند به دیزنی لند بروند، با ما همراه شدند. بعداً معلوم شد که دو تا از بهترین دوستان مادر شوهرم نیز همیشه دوست داشته اند به دیزنی لند بروند و همچنین سه تا بچه های آنها هم دوست داشتند به دیزنی لند بروند، البته لازم نیست اشاره کنم که خواهر شوهرم و همسرش نیز همین را دوست داشتند. نمی توانم بگویم که ماه عسل زیاد ادامه داشت.
- کریستینا بیتز، ال کاخون، کالیفرنیا

بیمۀ پرواز


Flight insurance

I was looking forward to the trip to New Orleans my mother and I were taking until we reached the airport. Suddenly I had a panic attack at the thought of having to fly. Dad, bless his heart, did everything he could to calm my nerves. “You know, you’re safer in a plane than you are in a car,” he reminded me. That reassurance eventually worked. He gave me a loving kiss on the head, then asked my mother, “Did you buy flight insurance?” -Donna Sonnenlitter, Struthers, Ohio

بیمۀ پرواز


من بی صبرانه منتظر سفر به نیو اورلئان بودم، آنقدر که من و مادرم تا قبل از رسیدن به فرودگاه درگیر مقدمات آن بودیم. ناگهان با تصور اینکه باید پرواز کنم دچار یک حملۀ عصبی شدم. پدرم، که خدا رحمتش کند، هر کاری که از دستش بر می آمد کرد تا من را آرام کند. او به من یاد آور شد: "آیا می دانستی که در هواپیما جایت از ماشین امن تر است؟" این اطمینان خاطر سرانجام جواب داد. او یک بوسۀ عاشقانه به پیشانی من زد و از مادرم پرسید "آیا بیمۀ پرواز خریده ای؟"
- دانا سوننلیتر، استرترز، اوهایو

بار و بنۀ سفر


Baggage

I was buying airplane tickets when my eight-year-old asked, “Can a baby be considered a carry-on?”

Before I could respond, my husband mumbled, “Well, it can definitely be considered baggage.” -Bridget Slayden, Rogersville, Missouri

بار و بنه


من در حال خرید بلیط هواپیما بودم که بچۀ هشت ساله ام پرسید: "آیا می توان بچه را جزء بار و بنۀ سفر در نظر گرفت؟"

قبل از اینکه من پاسخش را بدهم، شوهرم زیر لب زمزمه کرد "مطمئناً می توان آن را جزء بار و بنۀ سفر در نظر گرفت."
- بریجت اسلایدن، راجرزویل، میسوری

متن انگلیسی درباره تعطیلات تابستان

کفش های پاشنه بلند


Heels make you tall enough

We waited on line to enter the Space Mountain ride at Disney World alongside a woman and her son. The boy wasn’t tall enough to go on the ride, but his mother had a solution. She took a pair of high heels out of her backpack and forced him to wear them.

پاشنه های کفش قد شما را به اندازۀ کافی بلند می کند


ما در صف انتظار بودیم تا وارد ترن هوایی دیزنی لند شویم، در کنار ما یک زن و پسرش بودند. قد پسر او به اندازۀ کافی بلند نبود تا اجازۀ سوار شدن به ترن را داشته باشد، اما مادرش یک راه حل داشت. او یک جفت کفش پاشنه بلند از کوله پشتی اش در آورد و پسرش را مجبور کرد تا آنها را بپوشد.

امیدواریم که این متن های مرتبط با تعطیلات تابستان و سفرهای تابستانی برای شما سودمند واقع شوند. اگر در زمینۀ یادگیری زبان انگلیسی و کلاً هر زبان خارجی دیگر نیاز به آموزش های بیشتر داشته باشید، می توانید از مجموعه آموزش زبان خارجی استفاده کنید.

جهت مشاهده آموزش های بیشتر در این زمینه و البته آموزش های بیشتر در سایر حوزه های فنی می توانید از سایت فرادرس بازدید نمایید. در این سایت می توانید موضوعات فراوانی در حوزه های برنامه نویسی، مهندسی نرم افزار، هوش مصنوعی، رباتیک، و ... را بیابید.

اگر به دنبال نقطۀ شروعی برای یادگیری زبان انگلیسی می گردید دورۀ رایگان آموزش انگلیسی با کتاب امریکن انگلیش فایل (American English File) در سایت خوش آموز، مکان بسیار مناسبی برای شما می باشد.


نمایش دیدگاه ها (0 دیدگاه)

دیدگاه خود را ثبت کنید:

انتخاب تصویر ویرایش حذف
توجه! حداکثر حجم مجاز برای تصویر 500 کیلوبایت می باشد.


دسته بندی مطالب خوش آموز