خوش آموز درخت تو گر بار دانش بگیرد، به زیر آوری چرخ نیلوفری را


کدام نظریه ها در رشته روان شناسی بالینی بیشترین تأثیر را گذاشته اند؟

کدام نظریه ها در رشته روان شناسی بالینی بیشترین تأثیر را گذاشته اند؟
تا قبل از سال 1890 وجه تمایزی بین تاریخ روان شناسی بالینی و تاریخ روان شناسی نابهنجاری یا روان شناسی طبی دیده نمی شود. با بررسی ریشه های روان شناسی بالینی، درک بهتری از این رشته خواهیم داشت. ریشه های روان شناسی بالینی نوین در جنبش اصلاحی قرن نوزدهم منجر به بهبود مراقبت های بیماران روانی گردید. (رایزمن) این پیشرفت ها سرآغاز رشته های مختلف در بهداشت روانی امروزی هستند.

نرم افزار سامانه مودیان راهکار
یکی از مهم ترین شخصیت ها در این جنبش فیلیپ پینل پزشک فرانسوی بود. در قرن نوزدهم او که از ظلم ها و رفتارهای وحشیانه بیمارستان های روانی متحیر شده بود، با مهربانی و انسانیت توانست در رشته ای بسیار خشن موفقیت های زیادی کسب کند ، کارهای پینل نقطه عطفی در تحول و پیشرفت روان پزشکی، بهداشت روانی و در نهایت ، روان شناسی بالینی محسوب می شد.


تقریباً در همان زمان فردی به نام ویلیام توک (انگلیسی) تمام همتش را صرف تأسیس بیمارستانی جهت درمان افراد مشکل دار کرد. در آمریکا نیزالی تاد سال ها دنبال ایجاد خلوتگاهی در هاتفورد برای بیماران روانی بود و بالاخره توانست موفق شود؛ الی تاد به احترام و رعایت اصول اخلاقی تأکید داشت که تلاش های او باعث گردید مردم کمتر بیماران روانی را لاعلاج در نظر بگیرند.
فرد دیگری که تأثیر شدیدی بر جنبش بهداشت روانی گذاشت دوروتی دیکس (آمریکایی) بود. او تمام تلاش خود را برای بیماران روانی جهت فراهم آوردن تسهیلات و امکانات بهتر کرد. در سال 1848 دیکس توانست بیمارستانی برای دیوانگان در ایالات نیوجرسی تأسیس کند که در نوع خود اولین بود و بعدها بیش از 30 ایالت در آمریکا از آن تقلید کردند.
تلاش ها و اقدامات این افراد زمینه را برای رشته روانشناسی بالینی مهیا کرد. فلاسفه و نویسندگان قرن نوزدهم خواهان برابری انسان ها و مراعات شأن آن ها بودند.این احساس که مردم می توانند شرایط انسان های دیگر را پیش بینی ، درک و حتی شاید کنترل کنند به تدریج جای افکار قدیمی را گرفت.

نمایش دیدگاه ها (0 دیدگاه)

دیدگاه خود را ثبت کنید:

انتخاب تصویر ویرایش حذف
توجه! حداکثر حجم مجاز برای تصویر 500 کیلوبایت می باشد.


دسته بندی مطالب خوش آموز