خوش آموز درخت تو گر بار دانش بگیرد، به زیر آوری چرخ نیلوفری را
علاقه فراوان کودک به پدر
این روزها شرایط اجتماعی و اقتصادی جامعه به گونهای شده که شاید بسیاری از پدران مجبور باشند چند شیفت کار کنند و بیشتر ساعتهای روز را بیرون از منزل سپری کنند. پدران مظهر قدرت و امنیت هستند و کودکان زمانی که پدر در کنار آنها حضور دارد، احساس امنیت میکنند.
رابطه فوقالعاده نزدیک مادر و نوزاد بعد از تولد این حس را به مرد القا میکند که نوزاد نیازی به او ندارد. این باور کاملا اشتباه است. پدر نقش مهمی برای فرزند دارد و بودن اوست که به کودکش احساس راحتی و امنیتخاطر میدهد.رابطه پدر و فرزندی از دوران کودکی شکل میگیرد و اگر پدر در زمان کودکی با فرزندش رابطه عاطفی مناسب برقرار نکند، با او بازی نکند و با احساسات او هماهنگ نشود، در دوره نوجوانی اگر بخواهد به فرزندش نزدیک شود، به مشکل برمیخورد و نوجوان همسالانش را به پدر و مادرش ترجیح میدهد.
گاهی اوقات پدران شاید خیلی دیر به منزل نیایند ولی در مدت زمانی که در خانه هستند، باز هم رابطه مؤثری با فرزندشان ندارند و ممکن است زمان کوتاهی پدر با فرزندش باشد اما خستگی مفرط پدر مانع برقراری ارتباط مؤثر او با فرزندان میشود.
معمولاً کودکان تا سنین زیر ۵ سال بیشتر به مادرشان وابسته هستند که بخشی از آن به دلیل برآورده کردن نیازهای اولیه طبیعی است. بسیاری از مادران بیشتر اوقاتشان را با کودکان هستند اما حضور و همراهی پدران در همین سن و سال نیز اهمیت دارد. در حال حاضر رابطه بسیاری از پدران با فرزندشان بیشتر جنبه مالی دارد؛ یعنی مثلاً کودکان دستور میدهند پدرشان اسباب بازی برایشان بخرد و پدر هم بیچون و چرا خواسته آنها را برآورده میکند، اما واقعیت این است که هر چقدر هم که پدر به خواستههای مالی فرزندش تن بدهد، باز هم جای رابطه عاطفی را نمیگیرد.
از طرفی، همانندسازی رفتار پدرها برای بچهها خیلی اهمیت دارد، به گونهای که پسر بچهها رفتارهای مردانه را از پدرشان یاد میگیرند.
کودکان زمانی که از چیزی و یا کسی می ترسند دوست دارند توسط پدرشان در آغوش گرفته شوند و یا پشت پدر خود پنهان شوند، چون پدر برای آنها نماد قدرت می باشد.
کودکان در کنار پدر احساس بی نیازی می کنند و متوجه می شوند که هزینه ها بر عهده ی پدر می باشد خصوصاً اگر فقط پدر شاغل باشد.
زمانی که پدر عواطف و احساسات خود را به کودک ابراز می کند، کودک غرق امنیت می شود و پدرش برای او مظهر امنیت می باشد. مادران باید توجه داشته باشند از پدر پیش کودکان بدگویی نکنند و او را بیارزش جلوه ندهند، چون باعث اضطراب کودکان میشوند و آنها با وجود احساس دلتنگیای که برای پدرشان دارند، از او بیشتر فاصله میگیرند و احساس میکنند که پدرشان حامی آنها نمی باشد، پدرشان آدم خوبی نیست.
پدران باید به یاد داشته باشند که یکی از اولین معلم های کودک خود به حساب می آیند و با گفتار و رفتار خود در مورد جهان اطراف کودک مدام در حال آموزش وی می باشند.
رابطه فوقالعاده نزدیک مادر و نوزاد بعد از تولد این حس را به مرد القا میکند که نوزاد نیازی به او ندارد. این باور کاملا اشتباه است. پدر نقش مهمی برای فرزند دارد و بودن اوست که به کودکش احساس راحتی و امنیتخاطر میدهد.رابطه پدر و فرزندی از دوران کودکی شکل میگیرد و اگر پدر در زمان کودکی با فرزندش رابطه عاطفی مناسب برقرار نکند، با او بازی نکند و با احساسات او هماهنگ نشود، در دوره نوجوانی اگر بخواهد به فرزندش نزدیک شود، به مشکل برمیخورد و نوجوان همسالانش را به پدر و مادرش ترجیح میدهد.
گاهی اوقات پدران شاید خیلی دیر به منزل نیایند ولی در مدت زمانی که در خانه هستند، باز هم رابطه مؤثری با فرزندشان ندارند و ممکن است زمان کوتاهی پدر با فرزندش باشد اما خستگی مفرط پدر مانع برقراری ارتباط مؤثر او با فرزندان میشود.
معمولاً کودکان تا سنین زیر ۵ سال بیشتر به مادرشان وابسته هستند که بخشی از آن به دلیل برآورده کردن نیازهای اولیه طبیعی است. بسیاری از مادران بیشتر اوقاتشان را با کودکان هستند اما حضور و همراهی پدران در همین سن و سال نیز اهمیت دارد. در حال حاضر رابطه بسیاری از پدران با فرزندشان بیشتر جنبه مالی دارد؛ یعنی مثلاً کودکان دستور میدهند پدرشان اسباب بازی برایشان بخرد و پدر هم بیچون و چرا خواسته آنها را برآورده میکند، اما واقعیت این است که هر چقدر هم که پدر به خواستههای مالی فرزندش تن بدهد، باز هم جای رابطه عاطفی را نمیگیرد.
از طرفی، همانندسازی رفتار پدرها برای بچهها خیلی اهمیت دارد، به گونهای که پسر بچهها رفتارهای مردانه را از پدرشان یاد میگیرند.
کودکان زمانی که از چیزی و یا کسی می ترسند دوست دارند توسط پدرشان در آغوش گرفته شوند و یا پشت پدر خود پنهان شوند، چون پدر برای آنها نماد قدرت می باشد.
کودکان در کنار پدر احساس بی نیازی می کنند و متوجه می شوند که هزینه ها بر عهده ی پدر می باشد خصوصاً اگر فقط پدر شاغل باشد.
زمانی که پدر عواطف و احساسات خود را به کودک ابراز می کند، کودک غرق امنیت می شود و پدرش برای او مظهر امنیت می باشد. مادران باید توجه داشته باشند از پدر پیش کودکان بدگویی نکنند و او را بیارزش جلوه ندهند، چون باعث اضطراب کودکان میشوند و آنها با وجود احساس دلتنگیای که برای پدرشان دارند، از او بیشتر فاصله میگیرند و احساس میکنند که پدرشان حامی آنها نمی باشد، پدرشان آدم خوبی نیست.
پدران باید به یاد داشته باشند که یکی از اولین معلم های کودک خود به حساب می آیند و با گفتار و رفتار خود در مورد جهان اطراف کودک مدام در حال آموزش وی می باشند.
نمایش دیدگاه ها (0 دیدگاه)
دیدگاه خود را ثبت کنید: